-
۳۴۰
یافتن و داشتن اسوه و چهار چوبهای فکری,
کرداری و گفتاری در روابط خانوادگی برای هر انسانی توفیقی در جهت تکامل هر
چه بهتر اوست. از سویی محک اخلاق انسان در خانواده است زیرا اشخاص در بیرون
قدرت بر رفتار ضد اخلاقی ندارند یا به دلیل پارهای ملاحظات بد اخلاقی
نمیکنند. آن کس که در منزل که زن و فرزندانش تحت نظر اویند خوش رفتاری
کرد, خوش اخلاق است.
در این مقاله نمایی کلی از اخلاق خانوادگی پیامبر
(ص) را که سرمشق اعلا و بالاترین اسوه و نمونه برجسته اخلاق الهی است و
برای تکمیل اخلاق مبعوث شد ـ تصویر میکنیم تا با الهام گیری از سیره
والای او زندگی خداپسندانهای داشته باشیم و به گونهای که آن بزرگوار با
اعضای خانواده رفتار میکرد معاشرت کنیم, به گونهای سخن بگوییم که آن حضرت
سخن میگفت, آن جایی غضب کنیم که آن عزیز خشمگین میشد و جایی عفو کنیم که
آن جناب میبخشید.
عایشه, عیال رسول خدا (ص) که به خصوصیات اخلاقی او آگاه بود, جزئیات اخلاقی و رفتاری پیامبر را در یک جمله خلاصه کرد، که در روایت آمده است:
مرحوم فیض کاشانی درکتاب محجه البیضأ از سعدبن هشام روایت کرده که گفت:
به دیدار عایشه رفتم و از اخلاق رسول خدا (ص) پرسیدم. او گفت: آیا قرآن نمیخوانی؟ گفتم: چرا
گفت: اخلاق رسول خدا (ص) قرآنی است.
عایشه گفته است: احدی از پیامبر (ص) خوش خلق تر نبود, هیچ کس از اصحاب و اهل بیت او را صدا نمیزد مگر این که در جواب میفرمود: لبیک
رشید الدین میبدی در تفسیر آیه «آنک لعلی خلق عظیم» میگوید:
رسول خدا (ص) امر و نهی قرآن را چنان پیش رفتی و نگه داشتی به خوش طبعی که گویی خلق وی و طبع وی خود آن بود.
بلغ العلی بکماله، کشف الدجی بجماله، حسنت جمیع خصاله، صلوا علیه و آله
او رهنمودهای قرآن را به دل میگرفت و در زندگیاش از شیوهای که قرآن پیشنهاد میکردـ بی هیچ انحرافی و بی آن که هیچ ناراحتی در آن روا دارد ـ پیروی میکرد و لذا تجسم قرآن به حساب میآمد. و این ادعا از نظر کلام الله مجید مورد تأیید است.
کار در منزل
خیرکم, خیرکم لنسائه و انا خیرکم لنسائی
بهترین شما شخصی است که با همسرش خوش رفتارتر باشد و من از تمامی شما نسبت به همسرانم خوش رفتارترم.
در اخلاق حضرت محمد, همین بس که با آن جلالت و موقعیتی که به سلاطین نامه دعوت مینوشت در خانه, تا حد امکان کارش را شخصاً انجام میداد.
اهل سیره نوشتهاند: پیامبر خدا در خانه خویش خدمتکار اهل خود بود, گوشت را تکه تکه میکرد و بر سفره غذای حقیرانه می نشست و انگشتان خویش را میلیسید, بز خود را میدوشید و لباس خود را وصله مینمود و بر شتر خود عقال میزد و به ناقه خود علف میداد, با خدمتکار منزل آرد را آسیاب میکرد و خمیر میساخت.
ابن شهر آشوب در کتاب مناقب, (ج 1, ص 146) روایت کرده که:
رسول خدا (ص) کفش خود را وصله میزد, پوشاک خویش را میدوخت, در منزل را شخصاً باز میکرد, گوسفندان و شترها را میدوشید و به هنگام خسته شدن خادمش در دستاس کردن به کمک او میشتافت و آب وضوی شبش را خود تهیه میکرد. و در همه کارها به اهل خانه کمک میکرد. لوازم خانه و زندگانی را به پشت خود از بازار به خانه میبرد.
گاه اتفاق میافتاد که حضرت خانه خویش را نظافت میکرد و جارو میکشید و خود مکرر میفرمود: کمک به همسر و کارهای منزل, صدقه و احسان در راه خدا محسوب میشود.
از عایشه نقل شده که گفته است: محبوبترین کارها نزد رسول خدا (ص) خیاطی بود.
پیامبراکرم (ص) با همه عظمت و موقعیت ممتازش در منزل کار میکرد. و به نگهداری و پرستاری از کودکان میپرداخت.
عایشه همسر آن حضرت میگوید: وقتی خلوت میشد, پیامبر لباس خود را میدوخت و کفش خویش را وصله میکرد.
علی (ع) بیش از سی سال عمر خود را با رسول خدا (ص) سپری کرده و شناساترین فرد به رسول خدا بوده و از اخلاق داخلی و خارجی حضرتش اطلاع دقیق داشته, امام حسین (ع) میفرماید:
سإلت إبی عن مدخل رسول الله صلی الله علیه و آله فقال:
کان دخوله فی نفسه مإذونا فی ذلک, فاذا آوی الی منزله جزإ دخوله ثلاثه اجزإ, جزءا لله و جزءا لا هله و جزءا لنفسه. ثم جزء جزئه بینه و بین الناس فیرد ذلک بالخاصه علی العامه و لا یدخر عنهم عنه شیئا....
از پدرم در مورد امور رسول خدا (ص) در داخل خانه سؤال کردم, فرمودند:
وقتی به خانهاش میرفت, اوقاتش را سه قسمت میکرد: یک قسمت برای خدا و یک قسمت برای خانوادهاش و یک قسمت برای خودش, آن گاه قسمت خودش را نیز میان خود و مردم تقسیم میکرد و آن را برای بستگان و بزرگان صحابه (که در منزلش به خدمت او میرسیدند) قرار میداد و ذرهای از امکانات خود را از آنان دریغ نمینمود (بلکه آن چه امکان داشت در حقشان انجام میداد.)
حضرت در مورد اموری که به شخص او مربوط میشد, خشمگین نمیشد. تنها برای خدا, آن گاه که حرمتهای الهی شکسته میشد, غضب میکرد. یکی از همسران آن حضرت میگوید: وقتی رسول خدا (ص) غضب میکرد به جز علی (ع) کسی را یارای سخن گفتن با حضرتش نبود
علاوه بر همسران, همنشینان روزانه پیامبر (ص) عبارت بودند از فاطمه و شوهر و فرزندانش و به گواهی تاریخ و روایات فراوان, علاقه پیامبر خاتم (ص) به آنها قابل قیاس با دیگر کسان و نزدیکان حضرت نبود. به موجب روایتی که عایشه نقل کرد, هر گاه فاطمه (س) بر پدر وارد میشد رسول خدا (ص) جلوی پای دخترش بلند میشد و او را میبوسید و در جای خود می نشانید.
در عروسی فاطمه (س) زنان مسرور بودند و اظهار شادمانی میکردند و سرود میخواندند و میگفتند: ابوها سید الناس.
رسول خدا (ص) فرمود: بگویید و بعلها ذو الشده الباس.
و این مصراع چون در مدح حضرت امیرالمؤمنین (ع) بود, با آن که رسول خدا خواسته بود بانوان بگویند اما عایشه, زنان را منع کرد از اضافه کردن این مصراع. پیامبر (ص) متوجه موضوع شد و فرمود: عایشه عداوت ما را ترک نمیکند!
روزی رسول اکرم (ص) وارد اطاق عایشه شد مشاهده کرد که تکه نانی روی زمین و زیر دست و پا افتاده است آن را برداشته و خورد و سپس فرمود: ای حمیرا! مجاورت نعمتهای الهی را بر خویشتن گرامی دار تا هرگز نعمتهای خداوندی از مردم دور نشوند.