-
۲۵۷
📂 آثارش بدون استثناء خوب است (سخنان امام خمینی (ره) دربارهٔ ایشان)
خدمتی که مرحوم مطهری به نسل جوان و دیگران کرده است، کم کسی کرده است. آثاری که از او هست، بی استثناء، همهٔ آثارش خوب است و من کس دیگری را سراغ ندارم که بتوانم بگویم: «بی استثناء آثارش خوب است». ایشان بی استثناء آثارش خوب است، انسان ساز است، برای کشور خدمت کرده است. در آن حال خفقان خدمتهای بزرگ کرده است این مرد عالیقدر.
خداوند به حق رسول اکرم، او را با رسول اکرم محشور بفرماید.
📂 نمازشب (مصاحبه با حضرت آیت الله خامنهای)
ایشان هنگامی که به مشهد آمدند گاهی اوقات به منزل ما وارد میشدند البته ایشان در مشهد آشنا داشتند و جا و مکان هم داشتند منتهی به خاطر علاقهای که من به ایشان داشتم و خودشان هم این علاقه را میدانستند مستقیماً به منزل ما میآمدند. اطاقی که ایشان شبها میخوابیدند با یک در فاصله داشت با اطاقی که من شب میخوابیدم ایشان همیشه وقت خواب مقید بود به خواندن قرآن نیمه شب، صدای ایشان را شنیدم که در هنگام تهجد و نماز شب خواندن گریه میکردند. البته نماز شب خوان زیاد داریم. اما نماز شب خوانی که در آن نیمه شب با آن حال اشک بریزد و گریه کند کم داریم. بعدها از دوستان قدیمی ایشان مثل آقای منتظری و دیگران شنیدیم که ایشان از همان زمان طلبگی هم نماز شب میخوانده و اهل تهجد بودهاند.
📂 مبارزات سیاسی (مصاحبه با حضرت آیت الله خامنهای)
تا سال ۴۹ و ۵۰ خیلی مسائل انحرافی در محیط مبارزه به چشم نمیخورد. وقتی که منافقین دستشان را رو کردند و نوشتههای ایدئولوژیک آنها کم کم پخش شد آقای مطهری بیش از همه حساسیت نشان داد چون من به یاد دارم که در سال ۵۱ تلاش فراوانی شد که امام را وارد کنند که این حرکت جوانها را تأیید کنند که به نام «مجاهدین» و. . . بودند اما امام سخت ابا کردند و یک بار کتابهای مجاهدین را خوانده بودند و گفته بودند اینها همان حرفهای لنین و ارانی است پس حرفهای شما کدام است؟ مرحوم مطهری در معرفی اینها به امام نقش داشتند و خودشان آنقدر حساسیت نشان دادند تا عملاً کنار کشیدند و آنوقت مجاهدین ایشان را متهم کردند به اینکه سازشکارند و اهل مبارزه نیستند و حال اینکه کنار کشیدن ایشان حساسیت ایشان را نشان میداد و مؤثر و مفید هم واقع شد و ایشان در آن موقع کار ایدئولوژیکشان را زیاد کردند
و اثرش این بود که در سه چهار سال بعد حقانیت حرکت ایشان روشن شد و حرکت صحیح اسلامی دوباره از سال ۵۴ رو به رشد رفت و کم کم خط امام تبلور یافت.
📂 ایدئولوژی اسلامی بدون هیچ گرایش انحرافی (مصاحبه با حضرت آیت الله خامنهای)
مرحوم استاد شهید مطهری با صراحت ایدئولوژی اسلامی متکی به متون اسلامی و بدون هیچ گرایش به چپ و راست مطرح مینمود.
مرحوم شهید مطهری از اول حساسیت عجیبی روی تفکر التقاطی داشت و آن وقت که همه با تفکرات التقاطی برخوردهای سطحی داشتند او با کمال سختگیری روی جا به جای این تفکر میایستاد و آن را مردود میشمرد که در این زمینه نمونههای بی شماری از ایشان به یاد دارم. در همان جلسهای که گفتم قرار شده بود که شرکت کنندگان هر کدام که آمادگی دارند متنی را به عنوان زمینه جهان بینی اسلام تهیه کنند. چند نفر متنی تهیه کردند از جمله آن چند نفر یکی من بودم. در این متن ویژگیهای اندیشه اسلامی را ذکر کرده بودم: اندیشه اسلامی، ضد استعماری، ضد استبدادی و در آخر اضافه کرده بودم اندیشه اسلامی ضدالحادی است. یادم نمیرود که ایشان از این قسمت خیلی خوششان آمده بود و بارها به خود من گفتند که این نکته ضدالحادی نکته دقیق و بسیار ظریفی بود که شما مطرح کردید زیرا هر اندیشهای هر فصلی از فصول جهان بینی که اندک گرایش به زمینههای تفکر الحادی داشته باشد جزء جهان بینی اسلامی نیست.
📂 مرحوم استاد و افکار انحرافی مصاحبه با حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی
یک مساله که خاطرهای است برای من از خاطراتی که با استاد داشتیم دراینجا ذکر میکنم. می دانید که از سال ۵۰ تا سال ۵۷ از لحاظ فکری سالهای پر بحرانی برای مردم و سالهای نگران کنندهای برای افرادی مثل ایشان بود. مجاهدین خلق در صحنه بودند و افکار انحرافی داشتند. معمولاً در بعضی موارد آنها محور هم بودند و این باعث شده بود که خیلی از جوانها حالت انحرافی پیدا کنند و ایشان خیلی نگران بودند از طرفی چون من هم در میدان بودم ایشان نگران بودند که مبادا من هم طرز تفکر انحرافی پیدا کنم. یک بار وقتی که من از زندان آزاد شدم ایشان جمله از من شنیده بود که ومن در یک بحث که با سران مجاهدین داشتیم موقعی که آنها رسماً اعلام مواضع مارکسیستی کردند گفته بودم آنها مواقعی که دیدند ما دیگر آنها را تأیید نمیکنیم پیش ما آمدند و گفتند: مگر شما ضد شاه نیستید؟ گفتیم: چرا. گفتند مگر شما ضد استثمار نیتسید؟ گفتیم چرا. گفتند خوب ما داریم علیه استثمار شاه میجنگیم و شما هم باید ما را تأیید کنید.
من گفتم ما با آن ضد استثماری که خدا نداشته باشد موافق نیستیمو ارزشی برای آن قائل نیستیم ما آن حرکت ضد استثماری و ضد شاهی را میپسندیم که در سایه تعلیمات الهی و با قبول خدا باشد و باز تعبیری که به آنها گفتم این بود که: ما هیچوقت مبارزه نمیکنیم که شاه برود و جایش استالین بیاید. با کسی هم که مبارزه کند تا استالین را به جای شاه بگذارد مبارزه میکنیم. وقتی مرحوم مطهری این جمله را شنیده بودند خیلی خوشحال شده بودند و وقتی که من از زندان آزاد شدم ایشان به من گفتند که وقتی من شنیدم که تو این جمله را با صراحت گفتهای، دیگر خاطرم جمع شد که کسانی هستند که جلوی انحراف فکری را بگیرند.
📂 نقش مطهری در تکوین انقلاب اسلامی (مصاحبه با حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی)
باید گفت دارای نقش اساسی بود، هم از نظر فکری – چه ایشان پلی شده بود بین دانشگاه، فیضیه، روحانیت و قشر دانشگاهی و حتی بازاری – و هم در مبارزات. سال ۴۱ که مبارزاتشان شروع شد نقش درجه بالایی داشت. چهار پنج نفر بودند که سرپرستی گروه موتلفه را که در شکل دادن به مبارزات اسلامی در سال ۴۱ و ۱۵ خرداد ۴۲ بسیار مؤثر بودند به عهده داشتند. آقای مطهری جزو گروه پنج نفری بود که می گردادند و حتی واسطه بود بین امام واینها و روی هم رفته باید سهم قابل توجهی برای ایشان در شکل گیری مبارزاتاسلامی که منجر به پیروزی انقلاب اسلامی شد قائل باشیم. سال آخر هم که سال اوج اعتراضات و مبارزات ایران بود ایشان در کانون و کادر مرکزی گرداننده این جریانات سال آخر بود و وقتی هم میرسیم به تشکیل حکومت اسلامی، ایشان از طرف امام مأمور شده بودند امام چهار پنج تا اسم به ایشان داده بودن که ایشان آمدند هسته اصلی شورای انقلاب را تشکیل دادند و بعد همان بود که کم کم توسعه پیدا کرد که حکومت قانونگذاری و اجرایی بعد از انقلاب را اجرا کردند و حتی وقتی امام از پاریس برگشتند و نقطه مهم آن روز منزل امام بود ایشان با همه گرفتاریهایی که داشتند (عضو شورای انقلاب بودند، عضو گروه سرپرست اداره منزل امام هم بودند) چون آن روز اداره منزل امام فوق العاده اهمیت داشت به این کار پرداختند و درماههای اول تشکیل حکومت اسلامی ایشان نقش بعد از امام را داشتند ایشان جزو آن چهار پنج نفر بودند.
📂 علاقه به تحقیق و مطالعه (مصاحبه با شهید آیت الله مفتح)
سال گذشته در آن اوج مبارزات به من میفرمود به خدا اگر امام و رهبر ما پیروز بشود هیچ پستی من نمیخواهم هیچ مقامی نمیخواهم، برای من همین زندگی که الان دارم، کتابخانهام برای من بهترین لذت است من همین را میخواهم که بنشینم و کتاب بنویسیم، بنشینم و تحقیق کنم، بنشیم از اسلام عزیز دفاع کنم، این هدفمن است بنابراین، این کوشش و این تلاش، ارزش شخصی برای من نیست و دیدیم راست میگفت و پس از پیروزی با اینکه در سطح بسیار بالایی قرار داشت (ما اگر یک مطلبی را میخواستیم خدمت امام بگوییم همه دوستان ما فکر میکردند تنها فردی که امکان دارد با امام صریح صحبت کند و امام علاقه به او دارد و او را میپذیرد فوراً میگفتیم برویم خانه آقای مطهری به آقای مطهری بگوییم ایشان خدمت امام عرض کنند چون میدانستیم امام به ایشان علاقه دارد) میگفت من که مشغول تحقیق و تألیف برای من منصب و مقام مهم نیست جز همین که مشغول تحقیق و مشغول نوشتن کتاب و مقالات باشم.
📂 آرمانهای شهید مطهری درباره حوزه (مصاحبه با شهید آیت الله بهشتی)
یادم است که در سال ۱۳۲۶ که در قم با آقای مطهری و آقای منتظری و آقایان دیگر علاوه بر درس و بحث و کارهای طلبگیمان همیشه به فکر سامان دادن به روحانیت و پربار کردن این نهاد اسلامی اجتماعی بودیم در همان سال یک حرکتی را در یک جمع حدود ۱۸ نفری انجام دادیم که زمینه بود برای همکاری بیشتر و پردوام تردر جلسهها و بحثهای مختلف. همواره این سخن میرفت که باید برای عظمت فکری و معنوی و تعالی اخلاقی و سامان یافتن هرچه بیشتر روحانیت تلاش کرد. در سال ۱۳۴۰ پس از فوت مرحوم آیت الله بروجردیجمعی برای بحث و گفتگو پیرامون مرجعیت و روحانیت در تهران به وجود آمد مجموعه بحثها در همین کتاب بحثی درباره مرجعیت و روحانیت تنظیم و چاپ شد. شوری بود در همه برای اینکه باید برای رشد روحانیت و سازماندهی آن تلاش کرد. این شور و علاقه در ایشان و در همه ما همیشه حضور و جود دارد و همیشه در این اندیشهایم که چه خدمتی باید در این راه انجام دهیم. مرحوم آقای مطهری در آخرین سالهای زندگیشان بر آن شدند که سفرهایی مرتب به قم بروند و با شروع بحثهای پرمحتوا برای طلاب درس خواندهتر و فاضلتر، حرکتی را در راه غنای فکری حوزه دنبال کنند و توسعه بدهند، حرکتی که چه بسا میتوانست به ساماندهیهای دیگر بیانجامد. دریغا که این حرکت پر برکت ایشان با شهادتشان ناتمام ماند.
📂 هوشیاری استاد در برابر انحرافات (مصاحبه با شهید حجت الاسلام باهنر)
بنابراین استاد بزرگوار عمدتاً پاسدار اسلام بودو هوشیار در برابر اسلام. یادم نمیرود یک کتابی را ایشان شنیده بوده که این کتاب منتشر شده (من اسم آن کتاب را نیم برم چون ترویج از یک کتاب باطل است) ایشان میگفت که این کتاب را از هر جا که هست برای من پیدا کنید ما مأمور شدیم برای اینکه بگردیم و این کتاب را پیدا کنیم. گشتیم و بالاخره یک نسخه پیدا کردیم آن نسخهای که به دست ما رسید منحصر به فرد بود، ۴۰۰ صفحه بود. من با زحمت زیادی دو نسخه فتوکپی از آن گرفتم و یک نسخه خدمت ایشان بردم و یک نسخه پیش خود من ماند. شاید بیست روز بیشتر نگذشت، ایشان فرمودند با این کتاب چه کردی؟ گفتم: من هنوز گذاشتهام ان شاء الله وقت کنم مطالعه کنم. بعد دیدم ایشان تمام این کتاب را خوانده فصل به فصلش را تحلیل کرده، نقطههای ضعفش را درآورده و در حدود سیصد و پنجاه مورد علیه اسلام به نام اسلام نوشته شده بود یعنی کتابی که به عنوان یک بحث تاریخی درباره اسلام بود و دقیقاً میخواست بگوید این کتاب کتاب اسلامی است بیش از سیصد مورد ایشان در این کتابی که به نام اسلام نوشته شده بود بر علیه اسلام مطلب داشت، نقد کردند و این هوشیاری و این حضور همیشه در صحنه علمی و دفاع فکری از اسلام، بسیار محترم است.