-
۶۶۱
اندیشمند و خطیب مجاهد، مرحوم حجت الاسلام حاج سید محمد شیرازی معرف به «سلطان الواعظین شیرازی» از سخنوران روشنگر جهان شیعه در دوران معاصر به شمار میرود. کتاب ارجمند «شب های پیشاور» حاصل مباحثات این عالم شریف با عالمان اهل سنت در دفاع از حریم اهل بیت(ع) و معتقدات تشیع است.
یکی از علمای اسلام، سلطان الواعظین شیرازی رحمه الله است که به خاطر ویژگیهای منحصر به فردش توانسته است آثار و برکات ارزشمندی را در حیات و ممات خود به یادگار بگذارد.
نام سلطان الواعظین، خصالی همچون شجاعت، هنر مناظره و خطابه، حافظه قوی و اطلاعات فراوان را تداعی می کند. با تورق در مراحل مختلف زندگی وی می توان درسهای ارزشمندی به دست آورد. از این رو، سعی می شود تا اطلاعات و آموزه هایی از حیات علمی و اخلاقی و تبلیغی این سلطان سریر وعظ و خطابه به محضر خوانندگان ارائه گردد.
ولادت
سید
محمد بن سید علی اکبر سلطان الواعظین شیرازی رحمه الله در ماه ذی قعده سنه
1314 هجری قمری متولد شد. حسب و نسب ایشان به حضرت ابراهیم بن موسی بن
جعفرعلیهم السلام منتهی می شود.
مرحوم
سلطان الواعظین شیرازی به خاطر نشو و نما در یک خانواده بزرگ و با عظمت،
چه از نظر حسب و نسب و چه از نظر علم و تقوا، توانست مراتب علمی و اخلاقی
را با سرعت طی کند.
خانواده و اجداد
خانوادهای
که مرحوم سید محمد در آن به دنیا آمد از مهمترین و معتبرترین سادات ایران
به شمار میرود. نسب شریف وی چنان که مرحوم آیتاللّه العظمی نجفی مرعشی
نگاشتهاند، با 25 واسطه به حضرت موسی بن جعفر، امام کاظم (ع) ، میرسد.
باری، این افتخاری بس بزرگ است که وی از دودمانی سر برآورده است که همگی
زندگی خویش را بر بنای ولایت استوار میساختهاند:
اولئک آبایء فجئنی بمثلهم
اذا جمعتنا یا جریر المجامعُ
ایشان پدران من هستند؛ ای جریر! (تو هم اگر میتوانی) زمانی که در مجالس گرد هم میآئیم مانند ایشان را بیاور.
این
سلسله شریفه در ایران - که به حضرت سید امیر محمد عابد فرزند بلاواسطه
امام هفتم حضرت موسی بن جعفر (ع) ختم میشود - دارای احترام خاصی در طول
تاریخ بوده است. مهاجرت آنها به ایران در زمان مأمون و حضور حضرت ثامن
الائمه، حضرت علی بن موسی الرضا (ع) ، در مرو صورت گرفته است، بدین شرح که
سید امیر محمد عابد به همراه حضرت سید امیر احمد (شاه چراغ) و جمع کثیری از
بنی هاشم، از مدینه طیبه به قصد زیارت حضرت رضا (ع) ، به سوی ایران حرکت
میکنند. قافله ایشان به دستور مأمون، خلیفه عباسی، در شیراز متوقف
میگردد. پس از این کاروانیان در سراسر ایران متفرق میشوند و هر یک دیاری
را برای خویش بر میگزینند.
حضرت
سید امیر محمد عابد فرزندان عالی قدری داشته است که افضل آنها در علم و زهد
و تقوی، حضرت سید ابراهیم مجاب بوده است. نوادگان او در قرون اخیر به
مجابی شهره گشتهاند. یکی از این سادات جلیل القدر مجابی، مرحوم آقا سید
حسن واعظ شیرازی میباشد. وی جد بزرگ مرحوم سلطان الواعظین است. (آقا سید
حسن) در مسیر سفری که به مشهد مقدس داشته است، به تقاضای فتحعلی شاه قاجار
در تهران اقامت گزیده و به وعظ و خطابه و تبلیغ مشغول میشود. وی در سال
1291 ه . ق در گذشت. بعد از او فرزندش آقا سید قاسم بحر العلوم که به زهد و
تقوی مشهور بود ریاست (نقابت) سلسله جلیله سادات شیرازی را به دست گرفت؛
تا آن که ایشان نیز در سال 1308 ه . ق به رحمت ایزدی پیوست و در کنار پدر
ارجمندش در کربلای معلی مدفون گردید. بعد از ایشان ریاست این خاندان به
مرحوم حاج سید علی اکبر اشرف الواعظین پدر صاحب ترجمه، مرحوم سلطان
الواعظین رسید.
استقبال از برنامه های سلطان الواعظین رحمه الله
تحصیلات و تبلیغات
متأسفانه
در مورد شخصیت کم نظیری چون مرحوم سلطان الواعظین شیرازی، اطلاعات بسیار
کمی در تواریخ و تراجم ثبت شده است که باعث گمنامی و مظلومیت این بزرگ
پرچمدار دفاع از حریم تشیع علوی می باشد. و اگر نبود مطالب بسیار کم و
پراکنده ایشان در کتاب سترگ و شریف و ماندنی "شبهای پیشاور" امروز در نوشتن
این مقاله کوتاه نیز عاجز بودیم و نمی توانستیم این اطلاعات ناچیز را به
علاقه مندان و اهل علم ارائه کنیم.
ایشان
پس از دوران تحصیلات در حوزه های علمیه تهران، قم و کربلا و بهره مندی از
محضر نورانی اساتید معروف و مشهوری همانند آیة الله آقا سید ابو الحسن
اصفهانی و مرحوم آیة الله حائری یزدی و رشد علمی و عملی، به نویسندگی و
تبلیغ پرداخت.
وی به خاطر توجه به
مسلمانان جوامع اسلامی، برای وعظ، خطابه و تبلیغ دین مبین اسلام به
کشورهای عراق، سوریه، فلسطین، اردن هاشمی، مصر و هندوستان مسافرت کرد و با
دانشمندان ادیان مختلف مناظراتی داشت.
ماجرای جالب سلطان الواعظین و محدث قمی
«سلطان
الواعظین شیرازی» توفیق حضور در سرداب سامرا را یافت. وی کتاب مفاتیح
الجنان را که به تازگی منتشر شده بود، همراه داشت و از روی آن اعمالی را
انجام می داد و زیارت نامه هایی را می خواند.
شیخی
در کنار او نشسته بود و ذکر می گفت، با دیدن وی پرسید:«این کتاب از کیست؟»
سلطان الواعظین پاسخ داد: «از محدث قمی» و با تعریف و تمجید بسیار، حاج
شیخ عباس و کتابش را به او معرفی کرد. شیخ با شنیدن سخنان شیرازی گفت:«این
گونه که تو از او تعریف می کنی نیست» سلطان الواعظین با عصبانیت گفت:«برخیز
،بلند شو و از اینجا برو.»
فرد
دیگری که در کنار وی نشسته بود دستی به پهلویش زد و گفت: «مؤدب باش، ایشان
خود محدث قمی است!» سلطان الواعظین با شنیدن این سخن به سرعت و با شرمندگی
برخاست و روی شیخ را بوسید و از ایشان عذر خواست. سپس خم شد تا دست وی را
ببوسد، ولی محدث قمی دستش را کشید. آنگاه خم شد و دست وی را بوسید و
گفت:«شما سید هستید.»
مسافرتهای تبلیغی
شاید
تصور شود که با تولد رسانه های فرا گیر جمعی، مثل: مطبوعات و تلویزیون و
رادیو، دیگر نیاز به مسافرتهای تبلیغی و به اصطلاح امروز حوزه، هجرت نیست؛
ولی بررسی روانشناسانه ارتباطات دو به دو گوینده و مخاطب و ارتباط زنده با
یک معلّم و مبلّغ نشان می دهد که هنوز بهترین راه ترویج یک فرهنگ و
تأثیرپذیری یک رفتار در ارتباط نزدیک و زنده ای است که به واسطه مسافرتهای
تبلیغی به وجود می آید.
و به
واسطه سابقه تاریخی یک جامعه دینی مثل ایران در رشد آموزه های دینی و
فرهنگی و حتی توسعه اقتصادی توسط همین منبرهای ساده و بی پیرایه مساجد و
تکایا، می توان گفت که با همه ارزش گذاریهایی که می توان برای نقش رسانه
های فراگیر قائل شد، هنوز مسافرتهای تبلیغی و هجرت بهترین و مؤثرترین روش
تنویر افکار عمومی به حساب می آید. و به واقع می توان این برنامه تبلیغی را
در سیره مرحوم سلطان الواعظین رحمه الله دید. ایشان سفرهای خود را به
کشورهای اسلامی و از جمله هند و پاکستان به واسطه همین بینش طرح ریزی کرد
که ثمرات ارزشمندی را به همراه داشته است.استقبال از برنامه های سلطان الواعظین رحمه الله
یکی
از مسائلی که در حاشیه سفرهای تبلیغی مرحوم سلطان الواعظین رحمه الله وجود
دارد، نحوه برخورد بزرگانی بود که در مسافرت به کشورهای مختلف مانند هند
با وی ارتباط داشتند. مثلاً یکی از مناظرات مرحوم سلطان الواعظین با علمای
هندو و براهمه در شهر دهلی اتفاق افتاد که گاندی رهبر فقید مردم هند نیز به
احترام سلطان الواعظین در این جلسه حضور داشت.
وقتی
یکی از علمای بزرگ شهر لاهور می شنود که مرحوم سلطان الواعظین وارد پنجاب
شده است، آن قدر نامه می دهد و دعوت می کند تا ایشان به لاهور برود که
ایشان نیز به خاطر اصرار وی می پذیرد و وارد لاهور می شود؛ حال آنکه به شدت
عزم حرکت به سوی ایران را داشت.
صبر و بردباری
شاید
بتوان گفت که بزرگ ترین رمز موفقیت مرحوم سلطان الواعظین در سیره تبلیغی
اش، علاوه بر اطلاعات وسیع و فن بیان و... صبر و بردباری وی بوده است.
بارها پیش آمده است که طرفهای مناظره وی با بیان تندی به نقد وی پرداخته
اند. هر چند که این نقدها پوچ بوده است، ولی نماینده تفکراتی است که امروزه
به طور گسترده در بین عوام همان ملتها (چه هندی و چه غیر آنها) مطرح است.
حتی به مسئله سیادت وی و نیز مسائل دیگری پرداختند که برای ما شیعیان بسیار
دردناک می باشد؛ ولی ایشان با صبر و متانت و حوصله قابل توجهی به جواب و
تنویر افکارشان پرداخت. شاید به خاطر همین متانت در برخورد علمی وی بوده که
همیشه در مناظرات موفق بوده است
و
شاید علت این امر این بوده است که خود ایشان در ابتدای کتاب شبهای پیشاور
می گوید: "گر چه آنها خیلی گرفته و ملول بودند، ولی چون داعی نظر خصوصی و
تعصّب و عناد جاهلانه نداشتم، به وظیفه اخلاقی خود عمل می کردم
پس
موفقیت در مناظرات و محاورات علمی و فرهنگی نیازمند آن است که از تعصّب و
عناد جاهلانه دور باشد و با صبر و بردباری و کسب اطلاعات، انجام وظیفه
شود.
شناخت مخاطب
یکی
از مسائلی که امروزه گریبان گیر خیلی از منابر و تریبونها شده است، عدم
توجه به مخاطب و رعایت سطح علمی آنان می باشد. شاید بتوان شناخت مخاطب را
مهم ترین مؤلفه در امر تبلیغ به حساب آورد؛ امری که هر مبلغی با آن دست به
گریبان است و در صورت رعایت این مسئله می تواند به نتایج خوبی برسد.
کسانی
که شبها در مناظرات مرحوم سلطان الواعظین شیرازی رحمه الله شرکت می جستند،
در مورد رمز موفقیت جلسات فوق به وی می گفتند: "به قدری شما مطلب را روشن و
عوام فهم بیان می کنید و به زبان مخاطب صحبت می کنید که تمامِ بی سوادان
[و عوام ] ما را جذب کرده اید."
ثمرات تبلیغی و مناظرات
شاید
خود مرحوم سلطان الواعظین شیرازی هم بر این باور نبوده است که بتواند پس
از چند جلسه مناظره، شیرینی تشرف بعضی از مستمعین صاحب مقام و منزلت
اجتماعی را به مذهب تشیع بچشد. اما صبر و متانت و اطلاعات جامع و روش
مناظره وی، باعث شد تا چند تن از بزرگان هندوستان مانند: 1. عبد القیوم
نوّاب؛ 2. سید احمد علیشاه؛ 3. عندم امامین (از تجار محترم)؛ 4. عندم
حیدرخان (از اعیان سرحدی)؛ 5. عبد الاحد خان (از تجار محترم پنجاب)؛ 6. عبد
الصمد خان (از رجال و ملاکین معروف) در ابتدای جلسه نهم مناظرات، تشرف
خویش را به تشیع علوی به مرحوم سلطان الواعظین اعلام کنند؛ البته آن مرحوم
از آنها خواست به خاطر اینکه جلسات به سرانجام خوبی برسد، اظهار تشیع
نکنند. در نتیجه، آنها در انتهای جلسه دهم مناظره، شب تولد امام حسین علیه
السلام تشرف خود را علناً اعلام کردند.
اخلاق
مرحوم سلطان الواعظین انسانی سلیم النفس، بلند همت و با اراده بود.در بیان بسیار شیوا و صریح اللهجه و در عین حال مؤدب وعفیف بود.
دانشمند محقق، مرحوم محمد شریف رازی، درباره وینوشته است:
«او با نگارنده محبت تام داشت و گاه گاهی موفق به زیارتش میشدم، وی را عالمی بلند همت، منیع الطبع و کریم النفس میدیدم.»
او
عشق سرشاری به اهل بیت (ع) عصمت و طهارت داشت، و این محبت و شیفتگی را با
هیچ متاعی مقابله نمیکرد. وی عمری را خالصانه در راه تعظیم، تکریم و ترویج
خاندان عصمت و طهارت با قلم و بیان خویش جهاد نمود و دمی از این کوششِ
مدام، را نیاسود.
حضرت آیتاللّه حاج آقا موسی شبیری زنجانی - دامت معالیه - میفرمودند:
«برخی
از موثقین نقل میکردند، مرحوم سلطان الواعظین در اواخر عمر - که به
بیماری قلبی شدیدی مبتلا بود - نیاز به معالجه پیدا کرد. فرزند او با یکی
از یهودیهای متمکن تهران آشنا بود. این شخص یهودی که از طریق فرزند، پدر
دانشمندش را میشناخت، یک چک سفید به او میدهد و میگوید این را به پدرت
بده و بگو به هر کجا که میخواهند برای معالجه بروند. من تمام هزینه آن را
خواهم پرداخت .پسر سلطان الواعظین مراتب را به عرض پدر میرساند. سید در
جواب میگوید:
من که یک عمر نوکر
حضرت سید الشهدا (ع) بودهام، حالا بیایم و از یک یهودی برای معالجه
مریضیام پول بگیرم؟ و چک سفید را به صاحب آن پس میدهد.»
آن
مرحوم عاشق و شیفته پیشوای بزرگ مردان تاریخ، حضرت مولی الموحدین
امیرالمؤمنین (ع) بود و در همه تألیفات و بیانات خود، سعی بلیغی در ارائه
شناخت بهتر و روشنتر شدن مقام، منزلت و فضیلت آن امام مظلوم داشت.
فاضل محترم، آقای کیائی طالقانی از آن مرحوم نقل کردندکه فرموده بود:
«اگر تمام کتب شیعه هم از بین برود، بنده میتوانم با اتکا به کتب و منابع عامه خلافت و ولایت حضرت امیر (ع) را اثبات بنمایم.»
منادی وحدت اسلامی
مرحوم
سلطان الواعظین رحمه الله خاطره ای را در مورد برخورد بعضی از علمای متعصب
اهل سنت بیان می کند و نشان می دهد که چگونه توانسته است با بیان بلیغ خود
حریمهای کاذب ایجاد شده در بین دو فرقه بزرگ تسنن و تشیع را پاره کند و
محبت و دوستی را ترویج دهد. نقل این خاطره می تواند برای مبلغینی که در
میان اهل سنت هستند و یا با محیطهایی که برادران اهل سنت زندگی می کنند،
ارتباط دارند، آموزه ای ارزشمند باشد.
ایشان
نقل می کنند: "در 19 جمادی الثانی سال 1371 هجری که از زیارت مسجد الاقصی
(بیت المقدس) مراجعت می کردم و عازم دمشق بودم، اول شب جهت اداء فریضه به
مسجد جامع عمان در شرق اردن (که مسجدی بسیار زیبا می باشد) وارد [شدم ].
جامعه مسلمین اهل تسنن نماز مغرب را خاتمه داده، بعضی خارج و بعضی هم به
اداء نوافل مشغول بودند. داعی هم به گوشه مسجد رفته، به اداء فریضه مغرب و
عشا مشغول بودم.
پس از فراغت
فریضه و نوافل، متوجه شدم که بعضی از آنها به داعی سخت غضبناک اند؛ مخصوصاً
عالمی در بالای سکوی مرکز قرائت قرآن با چند نفری اشتغال به قرائت داشتند و
شدیداً ناظر به حال داعی بودند. پس از خاتمه تعقیبات از مسجد خارج و به
گاراژ رفته، منتظر حرکت اتومبیل بودم. پس از صرف غذا صدای مؤذن مسجد که
اعلام نماز عشا را می داد، داعی را متوجه ساخت که اگر حرکت کردیم، ممکن است
در راه اتومبیل توقف نکند و توقفی برای اداء نوافل شب فراهم نیاید، خوب
است الحال که فراغتی هست، برویم به مسجد تا اداء نوافل نموده، با خیال
آسوده حاضر حرکت باشیم. پس از تجدید وضو به مسجد رفته از درب بزرگ عمومی
وارد نشدم، از درب گوشه غربی آخر شبستان بزرگ (که مربع مستطیل است) وارد
شده، در کنار یکی از ستونهای بزرگ که جای خلوتی بود، به اداء نوافل مشغول
شدم.
دیدم آن عالمی که ساعتی قبل
به قرائت مشغول و به داعی بد نظر بود، جمعیت را بعد از فراغ از نماز جمع
کرده و در وسط آنها ایستاده، در اطراف شرک و مشرک صحبت می کند تا بعد از
مقدماتی رشته سخن را کشانید به جایی که با کمال حدّت و شدت گفت: "شما
مسلمانان مسئولید. روز قیامت باید جواب دهید؛ برای آنکه خدا فرموده مشرکین
نجس هستند، آنها را به مسجد راه ندهید! ساعتی قبل یک مشرک بت پرست نجس به
مسجد آمد و در حضور همه شما سجده به بت نمود. شما او را ترد نکردید. من
مشغول قرائت بودم، شما مرده بودید! چرا نباید ازاله نجاست شرک از مسجد
بنمایید و رافضی مشرک بت پرست را دفع کرده یا به قتل برسانید؟ چه آنکه مشرک
در مسجد مسلمانان اگر بت پرستی کرد، قتلش واجب است." چنان با حرارت خطابه و
تحریک احساسات مردم بی خبر را نمود که اگر من حاضر در آن محل بودم، قطعاً
کشته می شدم.
بعد از اتمام خطابه،
نصف جمعیت آمدند که از درب آخر شبستان بیرون بروند. داعی در نماز وتر
بودم، نشستم تا جلب نظر آنها نشود؛ ولی دفعتاً چشمشان به داعی افتاد، چنان
در حال حمله اطرافم را گرفتند و با مشت و تک پا آزارم می دادند که حساب
نداشت. پیوسته خطاب می کردند: قُمْ یا مُشْرک! اُخْرُجْ یا مُشْرِک! از
حیات به کلّی مأیوس بودم تا موقع تشهد که گفتم: "اشهد اَنْ لا اله الا الله
وحده لا شریک له و اشهد انَّ محمداً عبده و رسوله" اختلاف میان آنها
افتاد. به هم می گفتند: "چگونه مشرکی است که شهادت به وحدانیت خدا و رسالت
خاتم انبیا می دهد؟" دسته ای می گفتند: "ما نمی دانیم، قاضی می گفت رافضی و
مشرک است و البته قاضی غلط نمی گفت." آنها در اختلاف و گفتگو بودند که
داعی سلام نماز داده، جانی گرفته با قوت قلبی جهت دفاع آماده و با نطق و
خطابه مفصلی (به لسان عربی) که اینک مجال بیانش نیست، آنها را مجاب و مغلوب
و دوست خود نموده و آن قاضی را مرد مرموز معرفی کرد که می خواهد از جهت
تفرقه و جدایی مسلمانان وسیله قهر و غلبه بیگانگان ستمکار را بر مسلمین
آماده و مهیا کند.
خلاصه از داعی
عذر خواهی کرده، حتی تقاضای پذیرایی از داعی را جداً نمودند که به عذر آنکه
عازم حرکت به دمشق هستم، تودیع و حرکت کردم."
آثار
این
عالم الهی مباحث ارائه شده در مجلسهای مختلف سخنرانی و مناظره را به صورت
کتاب گرانبهای "شبهای پیشاور"، "صد مقاله سلطانی" و "گروه رستگاران" منتشر
کرده است که به جهت اعتبار نویسنده و مطالب عالیه کتاب مورد استقبال فراوان
واقع شده و چاپهای فراوانی از آنها منتشر شده است. معرفی دو اثر از آثار سلطان الواعظین
1. شبهای پیشاوراز ره آوردهای ارزشمند مرحوم سلطان
الواعظین شیرازی رحمه الله کتاب "شبهای پیشاور" است که حاصل مناظرات ایشان
با چند تن از علمای اهل سنت در پیشاور پاکستان بوده و ابتدا توسط ارباب
جراید و مجلّات هند و سپس با تصرفاتی توسط مؤلّف به چاپ رسیده است. این اثر
شریف شامل این مباحث است:
- فضایل اهل بیت علیهم السلام در کتب اهل سنت؛
- حسب و نسب مؤلف؛
- سؤال و جواب هارون و موسی بن جعفرعلیهما السلام؛
- در باب ذریه رسول الله صلی الله علیه وآله؛
- در مورد سفر سادات هاشمی به ریاست شاه چراغ و چگونگی شهادت آنها؛
- جواب اشکال تراشیهای مخالفین مذهب شیعه؛
- بررسی عقاید زیدیه، کیسانیه، قدّاحیّه، غلات، امامیه؛
- اخبار خرافی؛
- بحث و بررسی شرک و نسبت آن به شیعه؛
- آداب زیارت؛
- بحث در اطراف امامت؛
- بحث در اطراف نبوت؛
- حدیث منزلت؛
- تهمتهای مخالفین به شیعیان؛
- بررسی اخبار ابو هریرة؛
- سیصد آیه در شأن حضرت علی علیه السلام؛
- مباحثات علمی و مناظرات دینی؛
- بررسی خلافت ابوبکر، عمر و عثمان؛
- وقایع مختلف در مورد فضیلت حضرت علی علیه السلام؛
- اشکال حدیث "حبّ علی حسنة"؛
- بررسی قیام امام حسین علیه السلام؛
- بررسی غدیر و سقیفة؛
- بررسی رفتار حضرت فاطمه علیها السلام.
بحثهای
مختلف فراوان دیگری که در این اثر شریف موجود است، برای هر طلبه طالبی که
می خواهد در مورد پذیرش مذهب تشیع، عالمانه تحقیق کند و دیگران را از این
سفره گسترده الهی بهره مند سازد، به کار می آید.
2. صد مقاله سلطانی
کتاب
ارزشمند دیگری که از مرحوم سلطان الواعظین شیرازی رحمه الله به یادگار
مانده است و شایسته است مورد توجه و مداقه قرار گیرد، اثر شریف و گرامی "صد
مقاله سلطانی" است.
این اثر همان
طور که از نامش پیداست، به صورت مقالات، توسط مؤلف محترم در روزنامه دینی
"پرچم اسلام" به مدیریت دکتر سید عبد الکریم فقیهی شیرازی، منتشر می شد و
بعدها حسب الامر مراجع بزرگ دینی و تقاضای دوستان علم و ادب و دین برای
اثبات حق و درک عموم، به صورت کتاب با عنوان "صد مقاله سلطانی" به چاپ
رسید. عنوان فرعی آن "راهنمای یهود و نصاری و مسلمین در معرفت به تورات و
انجیل و قرآن مجید" می باشد. (19)
و
گزاف نیست اگر گفته شود که این اثر، از اولین آثار تطبیقی می باشد که
منتشر شده است. بعضی از مقالات آن برای آشنایی بیشتر خوانندگان به شرح زیر
معرفی می شود:
قوانین و احکام
انبیا راهنمای بشر است؛ امتیاز بشر به عقل است؛ روش انتخاب دین؛ تولد حضرت
موسی علیه السلام و موضوعاتی پیرامون آن حضرت؛ مقدمه ای در توحید و صفات
ثبوتیه و سلبیه خداوند؛ مقدمه در وجوب عصمت انبیا و نقد تحریفاتی در مورد
فرزند حضرت داودعلیه السلام و حضرت عمران علیه السلام و...؛ امتیاز بشر
نسبت به حیوانات؛ ویژگیهای دعوت انبیا؛ در مورد حضرت موسی علیه السلام و
موضوعات همگن؛ در مورد اسناد انجیل؛ اختلاف اقوال و احوال راویان اناجیل؛
اختلاف اناجیل و عقیده تثلیث؛ بعثت رسول اکرم صلی الله علیه وآله و معجزات
آن حضرت؛ معراج و قرآن و... .
و همچنین موضوعات بکر و اندیشمندانه دیگری که می تواند اطلاعات گرانبهایی به همه خوانندگان ارائه کند.
سفر به پیشاور و تشکیل جلسات مناظره
سلطان
الواعظین سفرهای متعددی به خارج از ایران داشت، وی در همه این مسافرتها
علاوه بر مجالس وعظ و منبر و تبلیغ، با علمای بزرگ فرق و مذاهب نیز به
گفتگو و تبادل نظر میپرداخت و آراء و عقاید حقه شیعه را با ایشان مطرح
میساخت.
او سفرهایی را به مصر،
سوریه، لبنان، اردن، فلسطین و هندوستان انجام داد، و مهمترین آنها - که
مناظره معروف او در آن تحقق یافت و باعث شهرت وی گشت - سفر به پیشاور بود.
ایشان در ربیع الاول سال 1345 ه . ق که تنها سی سال از عمرشان میگذشت، پس
از سفر به عتبات و استعانت از سلطان الاولیا حضرت امیرالمؤمنین (ع) راهی
هندوستان شد.
در کراچی، بمبئی،
لاهور، پنجاب، حیدرآباد و بسیاری نقاط دیگر هند مورد استقبال و احترام
مسلمانها و غیر مسلمانها واقع شد و جلساتی از بحث و مناظره را برقرار
کرد. بعد از آن ایشان را به دهلی نو دعوت کردندو جلسه مناظره با عدهای از
علمای هند را بر ایشان فراهم ساختند. در بعضی از این جلسات که در دهلی
انجام میشد، رهبر بزرگ هند مهاتما گاندی نیز شرکت میکرد.
بعد
از این جلسات سلطان الواعظین به دعوت محمد سرور خان که از متنفذین خاندان
قزلباش هندوستان به شمار میرفت، برای سخنرانی و خطابه راهی پیشاور شد. این
مجلس با حضور جمع زیادی از مردم پیشاور و حومه آن و نیز عدهای از علمای
فریقین (شیعه و سنی) در امام باره (حسینیه) مرحوم عادل بیک برقرار شد.
سلطان الواعظین در این جلسات مباحثی در زمینه خلافت و ولایت و عقاید شیعه
مطرح ساخت. در پایان یکی از این سخنرانیها دو تن از علمای کابل نزد سلطان
الواعظین آمده و تقاضا میکنند در ارتباط با سخنان او با ایشان مناظره
کنند. این دو نفر به نامهای حافظ محمد رشید و شیخ عبدالسلام از آن شب به
بعد، پس از نماز مغرب و عشاء در حضور جمع زیادی از علما و رجال و مردم شهر،
پیرامون مسائل مورد اختلاف با سلطان الواعظین به گفتگو مینشستند.
این جلساتِ پرشور که از شب جمعه 23 رجب
1345 ه . ق شروع شد، تا ده شب به طول انجامید. جلسه مناظره هر شب بعد از
نماز مغرب و عشا تا 6 یا 7 ساعت و گاهی نیز تا اذان صبح ادامه مییافت.
در
پیشاور وشهرهای اطراف آن، چون فرق مسلمین در کنار هم زندگی میکنند و با
یکدیگر در ارتباط هستند، لذا چنین محفلی با استقبال زیادی رو به رو گردید و
صورت مذاکرات هر شب، توسط روزنامههای محلی منتشر میشد.
در
این مباحثات مسائلی از قبیل: دلالت آیات و روایات بر مقام شیعه، عقاید فرق
مختلف شیعه، ظلم و ستم خلفا در طول تاریخ نسبت به شیعه، مذاهب اربعه اهل
سنت، احادیث مختلف در فضیلت حضرت امیر (ع)، دلالت آیات مختلف بر شأن و
منزلت حضرت امیر (ع) ، مسأله سقیفه، شوری، بدعتهای معاویه، قیام و شهادت
حضرت سیدالشهداء (ع) و بسیاری از مباحث تاریخی و اعتقادی دیگر مطرح شده
است. استدلال مرحوم سلطان الواعظین در طول این مناظره، فقط از کتب و منابع
اهل سنت میباشد، و این خود نشانه تسلط و احاطه آن بزرگوار به منابع روائی و
تفسیری عامه است. این احاطه تا جایی است که در برخی موارد موجب حیرت علمای
اهل سنت حاضر در مجلس میشود و تحسین ایشان را برمیانگیزد. به راستی حضور
ذهن و قدرت حافظه ایشان در ذکر منابع و کتب مختلف برای یک مطلب، حیرت
انگیر است.
دانلود کتاب صوتی مناظره شب های پیشاور
سلطان الواعظین شیرازی به روایت تصاویر:
1-مرحوم حجتالاسلاموالمسلمین سید محمد شیرازی معروف به «سلطان الواعظین شیرازی»
2- مرحوم سلطان الواعظین شیرازی در حاشیه یکی از سفرهای تبلیغی خویش
3-مرحوم سلطان الواعظین شیرازی در کنار آیت الله سید محمد بهبهانی وبرخی اهل منبر تهران درمنزل ایشان
4- شهرری،مرحوم سلطان الواعظین شیرازی در کنار آیتاللهالعظمی سیدعبدالله شیرازی
5- شهرری، مرحوم سلطان الواعظین شیرازی در کنار آیتاللهالعظمی سیدعبداللهشیرازی
6- مرحوم سلطان الواعظین شیرازی در کنار آیات شیخ محمدرضا تنکابنی،شیخ علیاکبر برهان و برخی علمای تهران
7- مرحوم سلطان الواعظین شیرازی در کنار آیتالله سیدعبدالعلی تقوی شیرازی
8- مرحوم سلطانالواعظین شیرازی در کنار برخی علما و اهل منبر اصفهان
9- مرحوم سلطان الواعظین شیرازی در یکی از مراسم اعیاد مذهبی در مدرسه مروی تهران