-
۳۴۵
از آنجا که همسرداری امری است دو جا نبه، در
این بخش به جای همسرداری علی (ع)، عنوان همسرداری در خانه علی (ع) انتخاب
گردید لذا به چند اصل از اصول حاکم در همسرداری خانه علی (ع) و فاطمه زهرا
(س) اشاره میگردد:
1- پرهیز از خواستههای مادی و تلاش در جهت جلب رضایت همسر:
- فاطمه جان! آیا غذایی داری تا از گرسنگی بیرون آیم؟
- دو روز است که در منزل غذای کافی نداریم آنچه بود به شما و فرزندانم حسن و حسین دادم و خود از غذای اندک موجود استفاده نکردیم.
- فاطمه جان! چرا به من اطلاع ندادی تا به دنبال تهیه غذا بروم؟
حضرت زهرای اطهر، نگاه نجیبش را بر زمین انداخت و فرمود:
یا ابا الحسن! انی لا ستحیی من الهران اکلف نفسک ما لا تقدر علیه
ای اباالحسن! من از خدایم شرم دارم که از تو چیزی درخواست نمایم که مقدورت نباشد.
و اینگونه خانه علی و زهرا، کانون مودت و محبت و رحمت میشود، و علیرغم وجود همه مشکلات و سختیها و مصائب که در زندگی مشترک علی (ع) و زهرا (س) بیش از هر خانه دیگر وجود داشت، به اعتراف خود امیرالمؤمنان نگاه به چهره همسر کردن باعث زدوده شدن هرگونه غم و اندوه میگردد:
((سوگند به خدا، من زهرا (س) را تا آن هنگام که خداوند او را به سوی خود برد، خشمگین و مجبور به کاری ننمودم، او نیز مرا خشمگین نکرد و هیچگاه موجب ناخشنودیمن نشد... من هر گاه به چهره زهرا (س) نگاه میکردم هرگونه غم و اندوه از من برطرف میشد...))
آری این خانه، خانهای است که از مظاهر رفاه مادی در آن هیچ یافت نمیکنی و لیکن همجواری با همسر و شریک زندگی را مایه آرامش مییابی.
2- تقسیم کار در خانه:
یکی از عوامل شادابی و تکامل خانواده تعیین حدود مسؤولیت افراد در خانواده است.
رسول خدا در اولین شب ازدواج علی (ع) و زهرا (س) کارهای آنان را به این شکل تقسیم نمود: خمیر کردن آرد و پختن نان و تمیز کردن و جارو زدن خانه به عهده فاطمه (س) باشد و کارهای بیرون منزل از قبیل جمع آوری هیزم و مواد غذایی را علی (ع) انجام دهد.
پس از آن بود که حضرت زهرا (س) فرمود:
جز خدا کسی نمیداند که از این تقسیم کار تا چه اندازه خوشحال شدم، زیرا رسول خدا (ص) مرا از انجام کارهایی که مربوط به مردان است، بازداشت.
3- فرمان پذیری و رعایت حق مدیریت شوهر در خانه:
البیت بیتک و المره زوجتک إفعل ما تشاء
علی جان! خانه، خانه توست و من همسر تو هستم، هر آنچه میخواهی انجام بده.
این پاسخ زهرای اطهر در جواب درخواست علی (علیه السلام) برای ورود عمر و ابوبکر به خانه و پس از ماجرای به آتش کشیدن در منزل و مصدوم شدن حضرت زهرا (س) است.
4- آرایش و زینت برای همسر
رسیدگی به وضع ظاهری به خاطر همسر از اصول زندگی یک زن و مرد مسلمان است و در زندگی علی (ع) و زهرا (س) نیز این اصل خود ر به خوبی نشان میدهد. نقل است پیامبر برای شب عروسی حضرت زهرا (س) دستور داد عطرهایی خوشبو تهیه کنند و زهرا (س) نیز در داخل خانه دائماً معطر بودند.
5- یاری رساندن به همسر
یا رسول الله هر دو دستم به علت آرد کردن گندم با آسیای دستی ورم کرده، زخم شده است.
دیشب را تا صبح به آرد کردن گندم مشغول بودم و علی نیز فرزندانم حسن وحسین را نگهداری میکرد.
و همین همراهی و دلجویی علی (ع) بود که زهرا (س) را در تحمل مصائب و مشکلات کارهای خانه یاری کرده و حتی تحمل زخم دست را هم بر او آسان میکرد. در آن سو هم هنگامی که علی (ع) از جهاد و جبهه جنگ برمی گشت، فاطمه (س) استقبال گرمی از او میکرد، شمشیر او را گرفته و میشست. در تمام فعالیتهای علی (ع) او را همراهی میکرد و نسبت به مسائل او و جامعه حساسیت نشان میداد و به این شکل با همراهی، همفکری و رغبتی که در خود نشان میداد خستگیها و مرارتهای بیرون را از جسم و روح او دور میکرد.
6- حاکمیت روح عاطفی و نگاههای محبت آمیز در خانه
شیرینترین اوقات زندگی، لحظاتی است که انسان چشم به معشوق خود میدوزد و او را مینگرد و عاشقانه با او صحبت میکند و نهایت عشق و عاطفه خود را در کلام و نگاه ابراز میدارد.
زندگانی علی (ع) و زهرا (س) پر است از این لحظات عاشقانه و شیرین.
علی (ع) میگوید:((دائماً به او مینگریستم و از دلم غم و اندوهها برطرف میشد.))
و فاطمه (س) خطاب به همسرش میگوید:
علی جان! جانم فدای تو! جان و روح من سپر بلای جان تو! یا اباالحسن همواره با تو خواهم بود. چه در خیر و نیکی به سر ببری، چه در سختیها و بلاها گرفتار شوی، همواره با تو خواهم بود.
و چه نیکو کلام خود را به اثبات رسانید و جان خویش را در طبق اخلاص نهاد و فدایی علی (ع) شد.
7- اهمیت دادن به تفریح، مزاح و شادی در روابط
اگر چه خانه علی و زهرا، کانون ساده زیستی، زهد، ایثار، انفاق، جهاد، سیاست، اندیشه، شجاعت و هزاران فضیلت دیگر بود و اگر چه آنها مظلومترین انسانهای عالم هستند و عمری پررنج و مصیبت داشتند! و لیکن زندگی آنان خالی از لحظات شیرین و دلپسند تفریح و شادی هم نبود. چرا که علی (ع) و زهرا (س) هم انسانند و انسان هم به شادی و تفریح احتیاج دارد، اما از آنجا که علی و زهار در بالاترین مراتب انسانیت قرار دارند، تفریح و شادیشان هم متناسب با روح متکاملشان و به دور از هر گونه، افراط و تفریط است.
مروری بر چند نمونه زیبا از زندگی سراسر زیبای این بزرگواران مؤید مطالب فوق است:
- در شب عروسیشان، اگر چه زنان دف میزنند و سرودهای شاد میخوانند، اما فضای مجلس خالی از تکبیر و سرودهای معنوی هم نیست.
- در صحنهای دیگر زهرا (س) را مشاهده میکنیم که در حضور علی (ع) با فرزندش حسین مشغول بازی کردن است و به او میفرماید:
انت شبیها بأبی
لست شبیها بعلی
تو به پدر من پیامبر شبیهی و به پدرت علی شباهتی نداری
و این موجب خنده و تبسم حضرت علی (ع) میشود.
- در جای دیگری علی (ع) و زهرا (س) را مشاهده میکنیم که به اتفاق به صحرا رفتهاند و به هنگام خوردن خرما و در قالب گفتگو و مفاخرهای شنیدنی، تفریحی شیرین و دلپسند دارند.
علی (ع) میفرماید: ای فاطمه! رسول خدا، مرا بیشتر از تو دوست میدارد. و حضرت زهرا (س) پاسخ میگوید: از سخن تو تعجب میکنم! آیا میشود پیامبر اکرم (ص) تو را بیش از من دوست داشته باشند، در حالیکه من میوه دل او و عضوی از پیکرش و شاخهای از شاخسارش میباشم و غیر از من فرزندی ندارد.
پس از آن به نزد پیامبر رفتند و صحبتشان را در حضور پیامبر ادامه دادند، ابتدا فاطمه (س) پیش دستی کرده و عرض کرد:
ای رسول خدا! کدام یک از ما دو نفر نزد تو محبوبتریم، من یا علی؟ رسول خدا (ص) فرمود:
تو به من محبوبتری و علی از تو برای من عزیزتر است!
و پس از آن باز هم علی (ع) است و زهرا (س) و مفاخرهای شیرین و شنیدنی:
علی (ع) : آیا من به تو نگفتم که فرزند فاطمه باتقوایم؟
زهرا (س) : من نیز دختر خدیجه کبرایم
علی (ع) : من فخر کائناتم
زهرا (س) : من دختر کسی هستم که نزد خدا آنچنان گرامی شد که گویی به فاصله دو کمان یا نزدیکتر نسبت به پرودگارش قرار گرفت.
علی (ع) : خدمتگزارم جبرئیل است.
زهرا (س) : خطبهام را در آسمان، راحیل خوانده است و خدمتگرارانم گروههای فرشتگان یکی پس از دیگری هستند.
علی (ع) : من در جایگاهی رفیع و بلند زاده شدم.
زهرا (س) : من هم در مقام والا و بلند مرتبه به ازدواج و همسری تو در آمدم...
علی (ع) : شیعیان من از دانشم می نگارند.
زهرا (س) : ظرف دانش شیعیان من نیز از دریای علمم لبریز میشود.
علی (ع) : من کسی هستم که خداوند اسم مرا از اسم خود مشتق ساخته، او عالی است و من علی.
زهرا (س) : من نیز چنین ام، او فاطر است و من فاطمه.
و زندگی کوتاه علی (ع) و زهرا (س) پر است از این قطعات تاریخی و صحنههای زیبا و شنیدنی که نشانگر با نشاط و زیبا بودن زندگی ایشان است علیرغم تمام مشکلات و گرفتاریهای آنان.