-
۶۱۴
تجربه های یک مبلّغ برای جذب کودکان:
در سالیان گذشته یکی از سنتهای نیکو بین مردم، رفت و آمدهای فراوان خانوادگی و شبنشینیهای مفید بین خانوادهها بود؛ مثلاً اگر وصلتی بین دو خانواده در دو روستای مختلف انجام شده بود، رفت و آمدهای زیادی بین دو خانواده و وابستگان آنها انجام میشد. این رفت و آمدها گاه به چندین روز و هفته میرسید و باعث وصلتهای جدید نیز میشد. در این نشستنها نقل قصهها، مثلها، شاهنامهخوانی، آموزش قرآن کریم و احکام اسلامی رواج داشت.
یکی از سنتهای زیبایی که مردان و زنان مسنّ در اینگونه شبنشینیها انجام میدادند، پرسش و پاسخ مذهبی با کودکان بود. آنها ابتدا دست داخل جیب میبردند و مقداری تنقلات مثل نخود و کشمش از جیب بیرون میآوردند و به کودکان خردسال میدادند و آنها را بر زانو مینهادند و ضمن بوسیدن و ابراز محبت از آنان اصول دین، فروع دین و... را میپرسیدند. اگر کودک بلد نبود اصول دین را در یک نوبت یاد میدادند و چند بار از او میخواستند تکرار کند تا کاملاً یاد بگیرد. سپس او را رها میکردند. در نوبت بعدی شبنشینی، دوباره همان کودک را خواسته و ضمن ابراز محبت، اصول دین را میپرسیدند. کودک اصول دین را که میگفت، جایزهای مناسب مثل تنقلات میگرفت و آن پیر روشنضمیر، فروع دین را این بار یاد میداد و بار دیگر موارد دیگری که مسلمانان باید از آنها اطلاع داشته باشند. بدینترتیب بسیاری از اطلاعات مذهبی مثل وضو، تیمّم، نحوه نماز خواندن و... را به کودکان یاد میدادند. این کار باعث علاقهمندی کودکان به مذهب و یادگیری احکام دین میشد.
با توجه به این سابقه ذهنی، اینجانب در منازل سازمانی شهید آذر پیکانرحمهالله تیپ 33 هوابردِ المهدیعلیهالسلام اقدامی کردم که نتایج بسیار خوبی داشت. بدین صورت که هر ماه مقداری تنقلات مخصوصاً شکلات خریداری و در منزل نگهداری میکردم. هر بار هنگام عزیمت به حسینیه برای اقامه نماز جماعت مغرب و عشاء، مقداری از آنها را در جیب میگذاشتم و در مسیر خانه به حسینیه، هر کودک خردسالی را که میدیدم، ضمن سلام و دست دادن، یک شکلات به او میدادم. کودک با خوشحالی، شکلات را میگرفت و سایر کودکان که دورتر بودند برای گرفتن شکلات نزدیکتر میآمدند.
پس از گرفتن خوراکی، امام جماعت باید کودکان را به وضو گرفتن و آمدن به نماز جماعت تشویق کند؛ ضمناً تذکر نیز بدهد که پس از خوردن خوراکی، زباله آن را داخل کوچه نیندازند و حتماً در سطل زباله بیندازند و هر روز این عمل و تذکر را تکرار کند. در ادامه با ذکر چند مورد، جزئیات و نکات بیشتری از این تجربه را یادآوری میشوم:
1. کودکان دارای فطرت پاکیزه و خداجو هستند و از طرفی میل به بیرون آمدن از خانه و بازی در فضای آزاد، مورد علاقه آنان است. و از طرف دیگر میل به خوردن خوراکیهای خوشمزه و بیتکلّف بودن در ذات کودک است. روحانی محل با در اختیار داشتن خوراکی کمحجم و خوشمزه، این کودکان را از پراکندگی در کوچه و خیابان باز میدارد و در اطراف خود، مسجد و حسینیه متمرکز میکند و در حقیقت، آنها را چند قدم به سمت مذهب میآورد.
2. در روایات، تأکید فراوانی بر محبت و احترام به کودکان شده است و کلید ارتباط با آنان، این دو عنصر کلیدی است. اگر ارتباط برقرار شد با درایت روحانی محل، این ارتباط قلبی حفظ میشود و هنگامی که کودک به سنین حساس بلوغ و جوانی برسد و احساس سرگشتگی کند به مذهب و روحانی پناه میآورد و برای به دست آوردن آرامش، سراغ مواد مخدر، قرصهای روانگردان و... نمیرود.
3. تجربه نشان داده است اغلب کودکانی که از ابتدا با مسجد و مراسم مذهبی ارتباط دارند، پس از ورود به دانشگاه، بهتر درس میخوانند و به دانشمندان متعهدی تبدیل میشوند. و اگر این ارتباط نباشد، معمولاً هنگام ورود به دانشگاه به دوستی با جنس مخالف، مواد مخدر، قرصهای روانگردان و گروههای انحرافی فکری و جنسی گرایش پیدا میکنند و خود و جامعه را به نابودی سوق میدهند.
4. روحانی محل در دو سه دقیقهای که کودکان برای گرفتن خوراکی، اطراف وی جمع میشوند، میتواند ضمن دادن خوراکی به دست آنان، یکی از معارف دین را بگوید و روز بعد، مسئله روز قبل را بپرسد و مورد جدید را بیان کند.
5. کودکان اتفاقات بیرون را به داخل خانه انتقال میدهند و با این عمل، روحانی محل را نیز به خانواده منتقل میکنند. تجربه نشان میهد یکی از تبلیغات مفید برای آمدن افراد بیشتر به نماز جماعت و مراسم، اینگونه کارها است.
6. در زندگی بسیاری از بزرگانی که به عنوان الگوی موفقی در جامعه شناخته میشوند یک نکته مشترک وجود دارد. آنها به خاطر یک جرقه، هدف خود را پیدا کردهاند. چه خوب است این جرقه را روحانی محل در ذهن کودکان بزند. ممکن است برخی از این کودکان، علاقهمند به اهل علم شوند و در آینده طلبه شده، به مرجع تقلید یا دانشمندی موفق تبدیل شوند؛ همانطور که برعکس نیز ممکن است اتفاق بیفتد و کودکان اخم و عصبانیت روحانی محل را ببینند و از مذهب و مسجد فراری شده، به افرادی مضر به حال خود و جامعه تبدیل شوند.
7. روحانی محل در بین جمع و در حضور بزرگان و پدران و مادران، از حضور کودکان در مسجد تشکر کند و خود را دوست آنها معرفی کند و اعلام کند خدا هم آنها را دوست دارد و از کار آنها راضی است. این کار، ضمن دادن روحیه به کودکان و ارزش دادن به آنها و کارشان، آنها را به آمدن مجدد تشویق میکند.
8. یکی از رموز موفقیت استعمار در پیشبرد اهداف خود، ایجاد مراکز خیریه و تحت پوشش قرار دادن افراد یتیم و بیبضاعت است. در این مراکز، کشیشان و راهبهها، حداکثر محبت و ارتباط نیکو را دارند و پشت صحنه، اهداف شیطانی پیگیری میشود. چرا ما از سلاح محبت که اهل بیت عصمت و طهارتعلیهمالسلام بر آن بسیار تأکید دارند، بهرهبرداری نکرده، دانشمندانی مؤمن و متعهد برای ساختن کشور عزیزمان پرورش ندهیم. در حال حاضر یکی از آفتهای کشور ما فرار مغزهاست. اگر جوانی با عرق ملی و مذهبی پرورش یابد به ساختن کشور خود میپردازد و فریب تبلیغات و وعدههای بیگانگان را نمیخورد.
9. در این گفتگوها روحانی محل حتماً برخی سؤالات را از کودکان بپرسد و اگر جواب دادند با خوراکی بیشتر آنان را تشویق کند. ضمناً اگر سؤال داشتند سؤال خود را از او بپرسند و در صورت پرسیدن، با حوصله و لبخند پاسخ بدهد. این عمل باعث میشود کودکان به سن بلوغ که رسیدند و رشد عقلی پیدا کردند سؤالات فراوان خود درباره مسائل عقیدتی را از روحانی محل یا روحانیان دیگر حاضر در مساجد، دانشگاهها و... بپرسند و پاسخ خود را دریافت و هدف خویش را بیابند.
10. این روند کمک میکند کودکان در مسجد و مراسم ماندگار شوند و چند سال بعد، همین کودکان، افراد بزرگی میشوند و انتظامات مراسم، پذیرایی از حاضران، شرکت فعال در نماز جماعت و عزاداری را بر عهده گیرند. این مسئله بارها مشاهده شده است.
11. کودکانی که ارتباط عاطفی با روحانی محل برقرار کردهاند، بعدها دستهجمعی از معلمان و مدیران مدارس خود درخواست میکنند روحانی محل را برای سخنرانی و مشاوره به مدرسه دعوت کند. آنها گفتگوهای خود را با روحانی محل برای معلمان و مدیران و سایر دانشآموزان نقل میکنند و آنها را با روحانی آشنا میسازند و به این ارتباط ترغیب میکنند.
12. کودکان، تمامی روحانیان حاضر در محل زندگی خود و جاهای دیگر را مانند روحانی محل خود تصور میکنند، به آنها سلام کرده، ارتباط برقرار میکنند و خود به خود، به افراد ملبس به لباس پیامبرصلیاللهعلیهوآله گرایش پیدا میکنند.
13. به خاطر رفت و آمد روحانی برای نماز جماعت در اوقات نماز، کودکان، حضور خود را در کوچه و خیابان با این رفت و آمد تنظیم میکنند تا از خوراکیهای خوشمزه بیبهره نباشند. همین مسئله، تنظیم وقت شرعی را به آنها یاد میدهد و خواندن نماز را به آنان یادآوری میکند و کمکم اوقات نماز، ملکه ذهن آنها میشود.
14. تنوع در خرید خوراکی، مهم است. خریدن یک نوع خوراکی تکراری برای کودکان، کمکم جذابیت خود را از دست میدهد. شکلاتهایی با طعمهای مختلف و مورد علاقه کودکان، اثر خیلی خوبی دارد. سعی شود شکلاتها جلد پلاستیکی داشته باشند تا لباس روحانی را کثیف نکنند.
15. پیشنهاد میشود روحانی محل، عطر همراه داشته باشد و ضمن اینکه خودش را خوشبو میکند، به هر کدام از کودکان نیز مقداری عطر بزند. این کار اثر خیلی خوبی در ذوقزدگی کودکان دارد. ضمن این کار به آنها یاد دهد که خوشبو بودن یکی از مستحبات نماز است و ثواب زیادی دارد. همچنین بگوید که پیامبر گرامی اسلامصلیاللهعلیهوآله همیشه خوشبو بود و یکی از اقلامی که ایشان همیشه تهیه میکرد و تهیه آن را به مسلمانان توصیه میفرمود، عطر بود. در نتیجه، کودک از خردسالی به جنبههای زیبای دین و شخصیت رسول اکرمصلیاللهعلیهوآله آشنا میشود.
16. بسیاری از مجرمان و هنجارشکنان جامعه از به حساب نیامدن در جامعه، گلایه شدیدی دارند. آنان میگویند ما را از دوران کودکی سرکوفت زده و با محبت با ما رفتار نکردهاند و ما برای اثبات خود و دیده شدن، دست به کارهای خلاف زدهایم. توجه به خردسالان و اعلام مهم بودن حضور آنها در نماز و مراسم، این حس خودنمایی را ارضا میکند و آنان برای دیدهشدن، به کارهای خطرناک روی نمیآورند.
در سالیان گذشته یکی از سنتهای نیکو بین مردم، رفت و آمدهای فراوان خانوادگی و شبنشینیهای مفید بین خانوادهها بود؛ مثلاً اگر وصلتی بین دو خانواده در دو روستای مختلف انجام شده بود، رفت و آمدهای زیادی بین دو خانواده و وابستگان آنها انجام میشد. این رفت و آمدها گاه به چندین روز و هفته میرسید و باعث وصلتهای جدید نیز میشد. در این نشستنها نقل قصهها، مثلها، شاهنامهخوانی، آموزش قرآن کریم و احکام اسلامی رواج داشت.
یکی از سنتهای زیبایی که مردان و زنان مسنّ در اینگونه شبنشینیها انجام میدادند، پرسش و پاسخ مذهبی با کودکان بود. آنها ابتدا دست داخل جیب میبردند و مقداری تنقلات مثل نخود و کشمش از جیب بیرون میآوردند و به کودکان خردسال میدادند و آنها را بر زانو مینهادند و ضمن بوسیدن و ابراز محبت از آنان اصول دین، فروع دین و... را میپرسیدند. اگر کودک بلد نبود اصول دین را در یک نوبت یاد میدادند و چند بار از او میخواستند تکرار کند تا کاملاً یاد بگیرد. سپس او را رها میکردند. در نوبت بعدی شبنشینی، دوباره همان کودک را خواسته و ضمن ابراز محبت، اصول دین را میپرسیدند. کودک اصول دین را که میگفت، جایزهای مناسب مثل تنقلات میگرفت و آن پیر روشنضمیر، فروع دین را این بار یاد میداد و بار دیگر موارد دیگری که مسلمانان باید از آنها اطلاع داشته باشند. بدینترتیب بسیاری از اطلاعات مذهبی مثل وضو، تیمّم، نحوه نماز خواندن و... را به کودکان یاد میدادند. این کار باعث علاقهمندی کودکان به مذهب و یادگیری احکام دین میشد.
با توجه به این سابقه ذهنی، اینجانب در منازل سازمانی شهید آذر پیکانرحمهالله تیپ 33 هوابردِ المهدیعلیهالسلام اقدامی کردم که نتایج بسیار خوبی داشت. بدین صورت که هر ماه مقداری تنقلات مخصوصاً شکلات خریداری و در منزل نگهداری میکردم. هر بار هنگام عزیمت به حسینیه برای اقامه نماز جماعت مغرب و عشاء، مقداری از آنها را در جیب میگذاشتم و در مسیر خانه به حسینیه، هر کودک خردسالی را که میدیدم، ضمن سلام و دست دادن، یک شکلات به او میدادم. کودک با خوشحالی، شکلات را میگرفت و سایر کودکان که دورتر بودند برای گرفتن شکلات نزدیکتر میآمدند.
پس از گرفتن خوراکی، امام جماعت باید کودکان را به وضو گرفتن و آمدن به نماز جماعت تشویق کند؛ ضمناً تذکر نیز بدهد که پس از خوردن خوراکی، زباله آن را داخل کوچه نیندازند و حتماً در سطل زباله بیندازند و هر روز این عمل و تذکر را تکرار کند. در ادامه با ذکر چند مورد، جزئیات و نکات بیشتری از این تجربه را یادآوری میشوم:
1. کودکان دارای فطرت پاکیزه و خداجو هستند و از طرفی میل به بیرون آمدن از خانه و بازی در فضای آزاد، مورد علاقه آنان است. و از طرف دیگر میل به خوردن خوراکیهای خوشمزه و بیتکلّف بودن در ذات کودک است. روحانی محل با در اختیار داشتن خوراکی کمحجم و خوشمزه، این کودکان را از پراکندگی در کوچه و خیابان باز میدارد و در اطراف خود، مسجد و حسینیه متمرکز میکند و در حقیقت، آنها را چند قدم به سمت مذهب میآورد.
2. در روایات، تأکید فراوانی بر محبت و احترام به کودکان شده است و کلید ارتباط با آنان، این دو عنصر کلیدی است. اگر ارتباط برقرار شد با درایت روحانی محل، این ارتباط قلبی حفظ میشود و هنگامی که کودک به سنین حساس بلوغ و جوانی برسد و احساس سرگشتگی کند به مذهب و روحانی پناه میآورد و برای به دست آوردن آرامش، سراغ مواد مخدر، قرصهای روانگردان و... نمیرود.
3. تجربه نشان داده است اغلب کودکانی که از ابتدا با مسجد و مراسم مذهبی ارتباط دارند، پس از ورود به دانشگاه، بهتر درس میخوانند و به دانشمندان متعهدی تبدیل میشوند. و اگر این ارتباط نباشد، معمولاً هنگام ورود به دانشگاه به دوستی با جنس مخالف، مواد مخدر، قرصهای روانگردان و گروههای انحرافی فکری و جنسی گرایش پیدا میکنند و خود و جامعه را به نابودی سوق میدهند.
4. روحانی محل در دو سه دقیقهای که کودکان برای گرفتن خوراکی، اطراف وی جمع میشوند، میتواند ضمن دادن خوراکی به دست آنان، یکی از معارف دین را بگوید و روز بعد، مسئله روز قبل را بپرسد و مورد جدید را بیان کند.
5. کودکان اتفاقات بیرون را به داخل خانه انتقال میدهند و با این عمل، روحانی محل را نیز به خانواده منتقل میکنند. تجربه نشان میهد یکی از تبلیغات مفید برای آمدن افراد بیشتر به نماز جماعت و مراسم، اینگونه کارها است.
6. در زندگی بسیاری از بزرگانی که به عنوان الگوی موفقی در جامعه شناخته میشوند یک نکته مشترک وجود دارد. آنها به خاطر یک جرقه، هدف خود را پیدا کردهاند. چه خوب است این جرقه را روحانی محل در ذهن کودکان بزند. ممکن است برخی از این کودکان، علاقهمند به اهل علم شوند و در آینده طلبه شده، به مرجع تقلید یا دانشمندی موفق تبدیل شوند؛ همانطور که برعکس نیز ممکن است اتفاق بیفتد و کودکان اخم و عصبانیت روحانی محل را ببینند و از مذهب و مسجد فراری شده، به افرادی مضر به حال خود و جامعه تبدیل شوند.
7. روحانی محل در بین جمع و در حضور بزرگان و پدران و مادران، از حضور کودکان در مسجد تشکر کند و خود را دوست آنها معرفی کند و اعلام کند خدا هم آنها را دوست دارد و از کار آنها راضی است. این کار، ضمن دادن روحیه به کودکان و ارزش دادن به آنها و کارشان، آنها را به آمدن مجدد تشویق میکند.
8. یکی از رموز موفقیت استعمار در پیشبرد اهداف خود، ایجاد مراکز خیریه و تحت پوشش قرار دادن افراد یتیم و بیبضاعت است. در این مراکز، کشیشان و راهبهها، حداکثر محبت و ارتباط نیکو را دارند و پشت صحنه، اهداف شیطانی پیگیری میشود. چرا ما از سلاح محبت که اهل بیت عصمت و طهارتعلیهمالسلام بر آن بسیار تأکید دارند، بهرهبرداری نکرده، دانشمندانی مؤمن و متعهد برای ساختن کشور عزیزمان پرورش ندهیم. در حال حاضر یکی از آفتهای کشور ما فرار مغزهاست. اگر جوانی با عرق ملی و مذهبی پرورش یابد به ساختن کشور خود میپردازد و فریب تبلیغات و وعدههای بیگانگان را نمیخورد.
9. در این گفتگوها روحانی محل حتماً برخی سؤالات را از کودکان بپرسد و اگر جواب دادند با خوراکی بیشتر آنان را تشویق کند. ضمناً اگر سؤال داشتند سؤال خود را از او بپرسند و در صورت پرسیدن، با حوصله و لبخند پاسخ بدهد. این عمل باعث میشود کودکان به سن بلوغ که رسیدند و رشد عقلی پیدا کردند سؤالات فراوان خود درباره مسائل عقیدتی را از روحانی محل یا روحانیان دیگر حاضر در مساجد، دانشگاهها و... بپرسند و پاسخ خود را دریافت و هدف خویش را بیابند.
10. این روند کمک میکند کودکان در مسجد و مراسم ماندگار شوند و چند سال بعد، همین کودکان، افراد بزرگی میشوند و انتظامات مراسم، پذیرایی از حاضران، شرکت فعال در نماز جماعت و عزاداری را بر عهده گیرند. این مسئله بارها مشاهده شده است.
11. کودکانی که ارتباط عاطفی با روحانی محل برقرار کردهاند، بعدها دستهجمعی از معلمان و مدیران مدارس خود درخواست میکنند روحانی محل را برای سخنرانی و مشاوره به مدرسه دعوت کند. آنها گفتگوهای خود را با روحانی محل برای معلمان و مدیران و سایر دانشآموزان نقل میکنند و آنها را با روحانی آشنا میسازند و به این ارتباط ترغیب میکنند.
12. کودکان، تمامی روحانیان حاضر در محل زندگی خود و جاهای دیگر را مانند روحانی محل خود تصور میکنند، به آنها سلام کرده، ارتباط برقرار میکنند و خود به خود، به افراد ملبس به لباس پیامبرصلیاللهعلیهوآله گرایش پیدا میکنند.
13. به خاطر رفت و آمد روحانی برای نماز جماعت در اوقات نماز، کودکان، حضور خود را در کوچه و خیابان با این رفت و آمد تنظیم میکنند تا از خوراکیهای خوشمزه بیبهره نباشند. همین مسئله، تنظیم وقت شرعی را به آنها یاد میدهد و خواندن نماز را به آنان یادآوری میکند و کمکم اوقات نماز، ملکه ذهن آنها میشود.
14. تنوع در خرید خوراکی، مهم است. خریدن یک نوع خوراکی تکراری برای کودکان، کمکم جذابیت خود را از دست میدهد. شکلاتهایی با طعمهای مختلف و مورد علاقه کودکان، اثر خیلی خوبی دارد. سعی شود شکلاتها جلد پلاستیکی داشته باشند تا لباس روحانی را کثیف نکنند.
15. پیشنهاد میشود روحانی محل، عطر همراه داشته باشد و ضمن اینکه خودش را خوشبو میکند، به هر کدام از کودکان نیز مقداری عطر بزند. این کار اثر خیلی خوبی در ذوقزدگی کودکان دارد. ضمن این کار به آنها یاد دهد که خوشبو بودن یکی از مستحبات نماز است و ثواب زیادی دارد. همچنین بگوید که پیامبر گرامی اسلامصلیاللهعلیهوآله همیشه خوشبو بود و یکی از اقلامی که ایشان همیشه تهیه میکرد و تهیه آن را به مسلمانان توصیه میفرمود، عطر بود. در نتیجه، کودک از خردسالی به جنبههای زیبای دین و شخصیت رسول اکرمصلیاللهعلیهوآله آشنا میشود.
16. بسیاری از مجرمان و هنجارشکنان جامعه از به حساب نیامدن در جامعه، گلایه شدیدی دارند. آنان میگویند ما را از دوران کودکی سرکوفت زده و با محبت با ما رفتار نکردهاند و ما برای اثبات خود و دیده شدن، دست به کارهای خلاف زدهایم. توجه به خردسالان و اعلام مهم بودن حضور آنها در نماز و مراسم، این حس خودنمایی را ارضا میکند و آنان برای دیدهشدن، به کارهای خطرناک روی نمیآورند.
برچسب ها:
کودکان,