-
۲۲۶
وحدت حوزه و دانشگاه
وحدت حوزه و دانشگاه یکی از رهاوردهای عظیم و پر برکت انقلاب اسلامی است.
بدون شک، تداوم انقلاب و بنیان گذاری تمدّن نوین اسلامی و رشد و توسعه
فراگیر آن، جز در پرتو وحدت و پیوند گسست ناپذیر این دو نهاد مقدس، امکان
پذیر نیست. آنچه در این روند بایسته و اجتناب ناپذیر است، در درجه اول،
شناخت ماهیت این دو پایگاه عظیم و توانمندی هاو کاستی های هر یک و داشتن
الگویی مناسب برای پیوند آن دو است. دربارة ماهیت حوزه و دانشگاه، تردیدی
نیست که وجه مشترکشان این است که هر دو، نهادهایی علمی و پرورش دهندة شخصیت
های علمی و فکری هستند. با این حال، هر یک خاستگاهی ویژه و ساختار و
روشی خاص خود و تاریخچه و کارنامه ای جداگانه دارند. خاستگاه اساسی حوزه
های علمیه، انگیزه های دینی است: شور و اشتیاق زایدالوصف دینی و علاقه به
ژرف کاوی در معارف سعادت بخش و هدایت آفرین الهی، و کنجکاوی در دستورهای
جامع و زندگی ساز اسلام و شناخت جهان بر اساس رهنمودهای وحیانی و آموختن
هنجارهای دینی در ابعاد مختلف حیات فردی و اجتماعی انسان. این انگیزه باعث
پیدایش حوزه های بزرگ علمیه، در طول تاریخ و پرورش چهره های علمی درخشانی
شده است.
اینان علاوه بر علوم خاص دینی، در دیگر رشته هاـ مانند فلسفه،
ریاضیات، هیئت، طب و... ـ نیز سرآمد روزگار خویش بوده و افزون بر خدمات
علمی، فعالیت های اجتماعی و سیاسی بسیار ارزنده ای نیز کرده اند؛ چهره هایی
چون: بو علی سینا، شیخ طوسی، شیخ بهایی، ملاصدرا، امام خمینی (ره) ،علامه
طباطبایی، شهید مطهری، آیة اللّه حسن زاده، آیةالله جوادی، آیة الله مصباح
یزدی و... . در دستور رضا خان جهت تأسیس دانشگاه تهران ـ که اولین دانشگاه
ایرانی به سبک جدید در ایران است ـ درباره خاستگاه دانش های جدید در
ایران، دو نکته بیان شده است:
1. آشنایی با علم و تکنولوژی غرب؛
2. تربیت کادر نظام.