-
۷۴۱
قرآن مجید مىگوید: ففتحنا ابواب السماء بماء منهمر و فجرنا الارض عیونا فالتقى الماء على امر قد قدر:«ما دریاهاى آسمانى رابا آبى همچون سیل گشودیم، و آبى فراوان و پى در پى فروبارید، و زمین را شکافتیم و چشمههاى زیادى بیرون فرستادیم و این دو آب به اندازهاى که مقدر بود با هم در آمیختند»(قمر /11،12)
این طوفان و سیلاب عالم گیر همه چیز را در هم نوردید و در خود فرو برد، تنها یک نقطه نجات در برابر آن وجود داشت و آن کشتى نوح (ع) بود که خداوند سرنشینانش را از غرقاب بیمه کرده بود، تا آنجا که وقتى فرزند نوح (ع) با غرور و خیره سرى گفت: ساوى الى جبل یعصمنى من الماء: «من به کوهى پناه مىبرم که مرا از سیلاب نگهدارد» (زیرا هیچ سیلابى از کوههاى بلند نمىگذرد) با جواب قاطع و کوبنده پدر خود مواجه شد که گفت لا عاصم الیوم من امرالله الا من رحم:«امروز هیچ پناهگاه و حافظى در برابر فرمان خدا نیست، مگر آن کس را که او را رحم کند»! (اشاره به مؤمنانى که سوار بر کشتى نجات شده بودند) و بلافاصله صدق این گفتار نوح نمایان گشت زیرا: و حال بینهما الموج فکان من المغرقین:«موج عظیمى برخاست و میان آن دو حائل شد و در زمره غرق شدگان قرار گرفت»!(هود 43)
تشبیه اهل بیت (ع) به چنان کشتى در چنان شرائط بسیار پر معنى است، و حقایق زیادى را مىتواند به ما بیاموزد از جمله :
1- بعد از پیامبراسلام (ص) طوفانهایى امت اسلامى را فرا مىگیرد و بسیارى را با خود مىبرد و در میان امواج خود غرق مىکند!
2- براى رهایى از چنگال خطراتى که دین وایمان و روح و جان مردم را تهدید مىکند تنها یک نقطه امید و جود دارد و آن کشتى نجات اهل بیت (ع) است، که تخلف و جدایى از آن به یقین مایه هلاکت است!
3- جدا ماندن از یک وسیله نقلیه در یک بیابان ممکن است همیشه با مرگ همراه نباشد، بلکه انسان را شدیدا به زحمت بیفکند، ولى جدا شدن از کشتى نجات در یک دریاى طوفانى اثرى جز هلاکت و مرگ ندارد.
4- شرط قرار گرفتن در کشتى نوح (ع) ایمان و عمل صالح بود و به همین دلیل نوح به فرزندش پیشنهاد کرد که ایمان بیاورد و از کافران جدا شود و همراه او و یارانش بر کشتى سوار شود(ارکب معنا ولا تکن مع الکافرین) بنابراین شرط نجات این امت از طوفان بلاها و انحرافها ایمان و یقین به موقعیت این کشتى نجات است .
5- آنچه مایه نجات است تنها محبت و دوستى آنها نیست که بعضى دانشمندان اسلامى آن را مطرح کردهاند و مىگویند همه مسلمین اهل بیت (ع) را دوست مىدارندو بزرگ مىشمرند، بنابراین همه اهل نجاتند.
بلکه سخن از پیروى آنها(در مقابل تخلف) است، که در روایت آمده است، فرزند نوح به پدر محبت داشت، ولى از او پیروى نمىکرد، هرگز محبت او مایه نجاتش نشد.(دقت کنید)
6- همان گونه که دربحث گذشته آمد از «حدیث ثقلین »استفاده مىشد که تمسک به دامن اهل بیت (ع) تا پایان جهان ادامه دارد و قرآن و اهل بیت (ع) همیشه همراه یکدیگرند تا در آستانه بهشت (کنارحوض کوثر) بر پیامبر (ص) وارد شوند، همچنین از«حدیث سفینه» نیز استفاده مىشودکه این خط تا پایان جهان ادامه دارد، چرا که دنیا همیشه مرکز طوفانها است، یعنى در هر عصر و زمان شیاطین و منادیان ضلالت و یا گمشدگان وادى حیرت وجود دارند، این طوفانها آرام نمىگیرد و تا قیامت بر پا گردد و خداوند در میان بندگانش داورى کند و به گفته قرآن، اختلافها را بر چیند(1)بنابراین همیشه وجود این کشتى نجات ضرورى است و تخلف از آن مایه هلاکت است.
7- تمسک بى قید و شرط به اهل بیت (ع) (در برابرتخلف از آنان) مىتواند شاهد خوبى بر وجود امام معصومى در هر زمانى در میان اهل بیت (ع) باشد که پیروى از او مایه نجات و تخلف از او مایه هلاکت است.
8- این حدیث تفسیرى است بر حدیث معروف ستفترق امتى على ثلاث و سبعین فرقة فرقة، ناجیة و الباقون فى النار.(2)
و نشان مىدهد فرقه ناجیه (گروهى که اهل نجاتند) گروهى هستند که تمسک به مکتب اهل بیت (ع) کنند و در اصول و فروع اسلام در پرتو نور هدایت آنها قرار گیرند.
از مجموع آنچه گفته شد در ضمن مىتوان این استفاده را نیز از این حدیث معروف کرد که مسأله اهل بیت (ع) در امت اسلامى باید یکى از اصلى ترین مسائل باشد، نه یک مسأله کوچک و در حاشیه که مسلمانان همه چیزشان را از دیگران بگیرند و تنهابه محبت سادهاى درباره اهل بیت (ع) قناعت کنند.
ساخت کشتی:
پس از آن که با تبلیغِ بسیار حضرت نوح على نبینا وآله وعلیه السلام، خداوند سبحان حجت را بر امّت او تمام کرد، به نوح دستور داد به وحى پروردگار و عنایت او کشتى نجاتى بسازد تا مؤمنان با سوار شدن بر کشتى نجات یابند و کافران به سبب امتناع از ورود به کشتى هلاک گردند. خداى تعالى خطاب به نوح مى فرماید:
(وَاصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنا وَوَحْیِنا وَلا تُخاطِبْنی فِی الَّذینَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ);1
تحت توجه و به وحى ما کشتى بساز و درباره ستم کاران که غرق خواهند شد سخن نگو. نوح نیز به ساختن کشتى مشغول شد.
پس از ساختن کشتى، آن گاه که اراده خداوند بر هلاک کافران تعلق گرفت به نوح فرمود:
(قُلْنَا احْمِلْ فیها مِنْ کُلّ زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ وَأَهْلَکَ إِلاّ مَنْ سَبَقَ عَلَیْهِ الْقَوْلُ وَمَنْ آمَنَ وَما آمَنَ مَعَهُ إِلاّ قَلیلٌ * وَقالَ ارْکَبُوا فیها بِسْمِ الله مَجْراها وَمُرْساها إِنَّ رَبّی لَغَفُورٌ رَحیمٌ);2
به نوح گفتیم: از هر جفتى از حیوانات دو تا (یکى نر و دیگرى ماده) و نیز خانواده ات و آنان را که ایمان آورده اند در کشتى سوار کن، مگر کسى که پیش تر فرمان غرق شدن را بر او لازم کرده ایم و جز اندکى همراه او ایمان نیاوردند و نوح گفت: به کشتى سوار شوید تا با نام خدا روان شود و به ساحل نجات رسد که همانا پروردگار من آمرزنده و صاحب رحمت است.
وقتى مؤمنان سوار کشتى شدند و آب همه جا را فرا گرفت و کشتى در امواج سهمگین آن در تلاطم بود، نوح از سر دلسوزى به فرزندش گفت: به کشتى سوار شو و از کافران مباش. اما وى در پاسخ پدر گفت: به جاى سوار شدن بر کشتى به کوه پناه مى برم تا از هلاکت نجاتم دهد. آن گاه حضرت نوح فرمود:
(لا عاصِمَ الْیَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللهِ إِلاّ مَنْ رَحِمَ وَحالَ بَیْنَهُمَا الْمَوْجُ فَکانَ مِنَ الْمُغْرَقینَ);3
امروز هیچ نگهدارنده اى در برابر امر خداوند نیست، مگر بر آن کس که رحم کند. در همین حال موج میان نوح و فرزندش جدایى افکند و پسر او از غرق شوندگان بود.
خداى تعالى در ادامه مى فرماید:
(وَنادى نُوحٌ رَبَّهُ فَقالَ رَبِّ إِنَّ ابْنی مِنْ أَهْلی وَإِنَّ وَعْدَکَ الْحَقُّ وَأَنْتَ أَحْکَمُ الْحاکِمینَ * قالَ یا نُوحُ إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صالِح);4
و نوح به درگاه پروردگارش عرضه داشت که: پسرم از اهل من است و وعده تو حق است و تو قادرترین حاکمى. خداوند فرمود: اى نوح، پسرت از اهل تو نیست; همانا او داراى عملى ناشایسته است.
در ادامه نکاتى را که از این جریان برداشت مى شود مرور مى کنیم:
1 . ساخت کشتىِ نجات به دستور خداوند و تحت نظارت او انجام گرفت،5همین گونه بوده است گزینش و معرفى اهل بیت علیهم السلام از سوى خداوند سبحان.
2 . آن گونه که حضرت نوح تنها کسانى را همراهى کرد که سوار کشتى شدند، همین گونه رسول خدا صلى الله علیه وآله نیز تنها با کسانى همراه است که به اهل بیت علیهم السلام تمسک جسته اند.
3 . همراهى با نوح صرفاً یک رابطه ایمانى بوده و ربطى به نسبت خویشاوندى نداشته است; از این رو پسر نوح که از مؤمنان نبود از همراهى پدر بازماند. همراهى با رسول خدا صلى الله علیه وآله نیز صرفاً همراهى ایمانى است و مصاحبت و همنشینى یا نسبت با شخص رسول الله صلى الله علیه وآله در این همراهى نقشى ندارد.
4 . راه نجات قوم نوح منحصر در سوار شدن بر کشتى بود6 و جز آن هیچ راه دیگرى وجود نداشت و پایان همه راه ها نابودى بود. براى امت اسلامى نیز جز تبعیت و تمسک به اهل بیت پیامبر صلى الله علیه وآله راه نجاتى نیست و هر راه دیگرى غیر از آن به هلاکت مى انجامد.
5. کشتى نوح با نام خدا در جریان بود7 و کشتى نشستگان را با هدایت الاهى به ساحل نجات رساند. اهل بیت پیامبر علیه وعلیهم السلام نیز لحظه به لحظه، با توجه و هدایت الاهى پیروان خویش را به رستگارى و نجات رهنمون مى شوند و آن که تحت توجه و هدایت دائمى پروردگار باشد، قطعاً معصوم است و این همان اهمیت جایگاه عصمت است که براى نجات و هدایت دیگران ضرورى است.
ا---------------
1 . سوره هود: آیه 37.
2 . همان: آیه 40 ـ 41.
3 . همان: آیه 43.
4 . همان: آیه 45 ـ 46.
5 . (وَیَصْنَعُ الْفُلْکَ وَکُلَّما مَرَّ عَلَیْهِ مََلأٌ مِنْ قَوْمِهِ سَخِرُوا مِنْهُ); سوره هود: آیه 38.
6 . (تَجْری بِأَعْیُنِنا); سوره قمر: آیه 14.
7 . (بِسْمِ الله مَجْراها وَمُرْساها); سوره هود: آیه 41.
1- قرآن در آیات متعددى تصریح مىکند که روز قیامت روزى است که اختلافات بر چیده مىشود و خداوند در میان امتها داورى مىکند .
2- این روایت را گروه کثیرى از دانشمندان شیعه و اهل سنت، نقل کردهاند و دربعضى از طرق حدیث آمده است که پیامبر (ص) در پاسخ سؤال على (ع) که پرسید: این فرقه ناجیه کدام است؟ فرمود: المتمسک بما انت و شیعتک و اصحابک: کسى که به آنچه که تو بر آن هستى و شیعیان و اصحاب تو هستند تمسک جوید» (احقاق الحق، جلد 7، ص 185).