-
۲۳۸
مقدمه:
ملی شدن صنعت نفت ایران و پیروزی
چشمگیر مردم مسلمان ایران دراین نهضت یکی از برگهای زرین تاریخ کشورمان در
مبارزه با استبداد داخلی و استعمار خارجی است. در این پیروزی درخشان عوامل
متعددی نقش ایفا نمودندکه بررسی نقش و نحوه عملکرد هریک از این عوامل
میتواند نکات آموزنده و مثبتی در ادامه راه مبارزه با استبداد و استعمار
خارجی برای ملت انقلابیمان در بر داشته باشد. این نوشتار میکوشد تا به
بررسی نقش بسیار مهم و سرنوشت ساز نیروهای مذهبی خصوصاً آیت الله کاشانی در
این نهضت بپردازد؛ بر اساس واقعیات و اسناد معتبر تاریخی آیت الله کاشانی در تمامی مراحل نهضت ملی شدن نفت، شکل گیری، پیروزی و بعد از آن، نقش اساسی و بسیار با اهمیتی داشتهاند که در ادامه به بررسی اجمالی آن میپردازیم:
یکم - نقش آیةالله کاشانی در شکل گیری نهضت
1. در مجلس شانزدهم، زمانی که قرارداد «گس-گلشائیان» در مجلس در حال بررسی بود، آیةالله کاشانی - به عنوان نماینده مجلس شانزدهم - بعد از بازگشت از تبعید به لبنان، پیامی درباره این قرارداد صادر کرد که توسط دکتر مصدق در مجلس قرائت شد که در بخشی از آن آمده بود: «وقتی که مسئله نفت مطرح شد، وظیفه دینی و ملی دانستم که نظر ملت ایران را در باب مظالم شرکت نفت و حقوق مغصوبه ملت ایران در طی اعلامیهای منتشر کنم و جدّاً استیفای حقوق از دست رفته آنها را بخواهم و مخالفت مردم را با هر قرارداد یا عملی که مُشعِر بر تثبیت و تأیید عمل اکراهی... باشد، اظهار نمایم.... نفت ایران متعلق به ملت ایران است و به هر ترتیبی که بخواهد نسبت به آن رفتار میکند...».1
2. در اعلامیهای که آیةالله کاشانی در مورد ملی شدن صنعت نفت صادر کرد، آمده است: «بر همه کس واضح و آشکار است که تمام بلیات و مصائب، خصوصاً هرج و مرج دستگاه اداری و غارت بیت المال و تسلط زمام داران نالایق و مملکت فروش و به طور کلی تشویق خیانت کاران و حبس و تبعید و زجر وطن پرستان در اثر سیاست جابر انگلستان در مملکت ما به وجود آمده... برای غارت نفت ایران که بزرگترین و مهمترین ثروت ملی ماست، مرتکب شده و میشود... ملی شدن صنعت نفت در ایران، تنها چاره بیچارگیهای ماست...».2
بعد از انتشار این اعلامیه، اجتماع بزرگی در مسجد شاه (سابق) برپا گردید و در آن، سخنرانان راجع به ابطال قرارداد نفت 1312 ش. (1933 م.) به سخنرانی پرداختند و خواستار ملی شدن صنعت نفت شدند.
به دنبال آیةالله کاشانی، آیةالله العظمی خوانساری، آیةالله بهاءالدین محلاتی، آیةالله شاهرودی و حجت الاسلام سیدمحمود روحانی قمی و عدهای دیگر از علما و مراجع تقلید، با صدور فتاوایی، ضمن تجلیل از آیةالله کاشانی، نظر ایشان را در مورد ملی شدن صنعت نفت قویاً مورد تأیید قرار دادند. آیةالله خوانساری در اعلامیه خود چنین نوشت:
«با این که مثل حضرت مستطاب آیةالله کاشانی دامت برکاته که مجتهدی عادل و باشهامت و دل سوز و فداکار برای مصالح دین و دنیای مردمند، با این همه جدیت و ترغیب و تحریض، مردم را بیدار میکنند، دیگر مجال عذری برای کسی باقی نمیماند».3
دوم - نقش آیةالله کاشانی در ملی شدن نفت
رزم آرا، یکی از مهمترین موانع در مقابل ملی شدن نفت بود. بعد از نخست وزیر شدن وی، آیةالله کاشانی اعلامیه شدیداللحنی صادر و مردم را به مقاومت در مقابل حکومت وی دعوت کرد. مقاصد حکومت رزم آرا که برای سرکوبی نهضت ملی ایران و توافق با شرکت انگلیسی قدرت یافته بود، با مبارزات مردم عقیم ماند و بالاخره با اقدام حماسی خلیل طهماسبی - که از پیروان آیةالله کاشانی و یاران نزدیک نواب صفوی بود- در به قتل رساندن این مهره استعمار، این مانع جدی بر سر راه ملی شدن صنعت نفت برداشته شد. آیةالله کاشانی در یک مصاحبه مطبوعاتی صریحاً چنین بیان داشت:
«قاتل رزم آرا باید آزاد شود؛ زیرا این اقدام او، در راه خدمت به ملت ایران و برادران مسلمانش انجام شده و در حقیقت حکم اعدام رزم آرا را ملت صادر کرده است».4
پیامد قتل رزم آرا این بود که نمایندگان وابسته به انگلیس در مجلس شانزدهم که مانع ملی شدن صنعت نفت بودند، عقب نشینی کرده، آیةالله کاشانی سیطره کاملی بر اوضاع پیدا کرد.5
سرانجام با پشتوانه مردمی و رهبری مذهبی و سیاسی آیةالله کاشانی و کوشش نمایندگان اقلیت مجلس شانزدهم، خصوصاً دکتر مصدق، اصل ملی شدن صنعت نفت در 24 اسفند 1329 ش. به مجلس شورای ملی ارائه شد و در 29 اسفند در مجلس سنا به تصویب رسید.
سوم - نقش آیةالله کاشانی بعد از ملی شدن نفت
بررسی واقعیات تاریخی به خوبی بیان گر این موضوع است که آیةالله کاشانی نقش بسیار مهمی در تثبیت ملی شدن صنعت نفت و کمک به دولت در این زمینه داشتهاند که اهم این اقدامات عبارتند از:
1. تصویب اصل ملی شدن صنعت نفت اولین گام بود و اجرای آن و مواجهه با تهدیدات و فشارهای خارجی و نیز دولت تازه کار دکتر مصدق به حمایت جدی آیةالله کاشانی که نقش به سزایی در بسیج مردم و فراهم آوردن زمینههای ملی شدن صنعت نفت داشت، شدیداً نیازمند بود.
از سوی دیگر، دولت انگلیس که حاضر نبود به غارت گری خود خاتمه دهد، از تاریخ دهم اردیبهشت، از پرداخت حق امتیاز خودداری کرد که در مقابل این کارشکنیها، به منظور تقویت دولت در برابر انگلیس، به دعوت آیةالله کاشانی، تظاهراتی در میدان بهارستان و با پیام آیةالله کاشانی برگزار شد.6 با این تظاهرات پرشور، امکان اخراج انگلیسیها از شرکت نفت فراهم شد و بدین ترتیب زمینههای اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت عملی گردید.
2. بعد از این اقدامات، دولت انگلیس، ایران را به دخالت نظامی تهدید کرد و چند کشتی جنگی به سواحل ایران اعزام کرد. در دادگاه بین المللی لاهه علیه ایران شکایت و خرید نفت ایران را تحریم نمود و بدین وسیله، نهضت ملی شدن نفت ایران را با مخاطرهای جدی مواجه ساخت.
آیةالله کاشانی در مقابل تهدید نظامی انگلستان سخن از اعلام جهاد به میان آورد. انعکاس این تهدید در جهان به گونهای بود که روزنامه فرانسوی «لوموند» در این باره نوشت:
«آیةالله کاشانی، پیشوای سیاسی و مذهبی ایران، دنیای غرب را به جنگ مقدس بر سر نفت، تهدید میکند و قدرت او در به راه انداختن چنین جهاد مقدس، به قدری زیاد است که حتی ممکن است میلیونها مسلمان شوروی را هم از پشت پرده آهنین، به میدان جهاد و جدال بکشاند».7
رادیو باکو اعلام کرد که در صورت اعلام جهاد از سوی آیةالله کاشانی، هیچ نیرویی نمیتواند سی میلیون مسلمان شوروی را از انجام وظیفه دینی خود باز دارد.8
سرانجام روز 29 خرداد 1330 ش. برنامه خلعید از شرکت نفت انگلیس آغاز شد و در مهرماه همین سال خاتمه یافت.9
3. در مواجهه با وضعیت بد اقتصادی و بحرانهای ناشی از تحریم نفت ایران و ... آیةالله کاشانی در اعلامیههای متعدد، مردم را به حفظ وحدت و تحمل مشکلات و ادامه نهضت دعوت نمود. در یکی از این اعلامیهها آمده است: «... بنابراین بی انصافی است که کسی تصور کند گناه این بحران و بیکاری، گردن دولت کنونی است. عمال بیگانه مخصوصاً سعی میکنند ملت ایران را از فقر عمومی و بیکاری، نگران و وضع را متشنج سازند و آن را نتیجه رکود نفت جنوب و غفلت دولت وانمود سازند، [تا] تحت فشار احساسات عمومی به پیشنهاد آنها تن در دهد؛ البته شما هموطنان عزیز توجه دارید که نابرده رنج، گنج میسر نمیشود و هیچ ملت و جامعه و فردی، بدون تحمل رنج و محرومیت نتوانسته است به کسب عزت و سعادت نائل آید... و باید به این نکته متوجه باشند که آقای دکتر مصدق که تمام اوقات خود را با وجود کسالت مزاج برای تجدید عظمت و عزت ایران و سعادت ملت مصروف میدارند و سلامت و آسایش خود را در این خدمت ملی و اجتماعی به خطر انداختهاند، با تمام حسن تدبیر و لیاقت و حسن نیت، بالاخره ممکن نیست که...کلیه امور به نحو مطلوب انجام پذیرد...».10
راه اندازی میتینگ علیه مداخلات بیگانگان، ارسال پیام به کارگران و اهالی خوزستان و مشغول به کار شدن هیئت مدیره موقت نفت، پیام به اعتصاب کنندگان خوزستان و ... همه نمایان گر نقش مهم آیةالله کاشانی در تثبیت و تداوم این نهضت میباشد.
عزم و اراده راسخ آن مرحوم در این موضوع تا آن جا بود که زمانی که مرحوم دکتر مصدق به انتشار اوراق قرضه ملی دست زد، آیةالله کاشانی طی اعلامیه مفصلی لزوم خرید آن اوراق و یاری دولت را این گونه فتوا داد: «خریداری اوراق قرضه ملی که از هر جهت معتبر و اسنادش مورد اطمینان است و به وسیله این حکومت ملی و مورد اعتماد خودتان به مصارف مقتضی و ضروری مقدمات کار نفت خواهد رسید، فرض ذمه آحاد مسلمانان ایران است».11
4. نقش آیةالله کاشانی در قیام سی تیر
به دنبال استعفای دکتر مصدق از نخست وزیری به خاطر اختلافی که با شاه در مورد گرفتن سمت وزارت جنگ، پیدا کرده بود، شاه و سایر مخالفان نهضت، تصمیم به قلع و قمع کامل نهضت گرفتند. از این رو، قوام به نخست وزیری انتخاب و رادیو، با رجزخوانی و ارعاب، مردم را تهدید و تانکها و نیروهای نظامی در مراکز حساس شهر تهران مستقر شدند و تصمیم داشتند برای همیشه رهبر مذهبی نهضت یعنی آیةالله کاشانی را خاموش کنند؛ اما آیةالله کاشانی طی اعلامیهای مردم را به جهاد و مبارزه دعوت کرد: در این اطلاعیه آمده است: «... بر عموم برادران مسلمان من لازم است که در این جهاد اکبر، کمر همت محکم بر بسته و برای آخرین مرتبه به صاحبان سیاست استعماری ثابت کنند که تلاش آنها در به دست آوردن قدرت و سیطره گذشته، محال است...»12 و به دنبال آن با خبرگزاریهای داخلی و خارجی مصاحبه و سوگند یاد کرد که اگر قوام کنار نرود، اعلام جهاد خواهد نمود و شخصاً کفن پوشیده، مردم را همراهی خواهد کرد.
مردم مسلمان در برخی از شهرها از جمله تهران، برای جهاد، کفن پوشان به خیابانها ریختند و مأموران قوام هم بسیاری از آنان را به خاک و خون کشیدند؛ ولی نهضت همچنان رو به گسترش بود و آیةالله کاشانی به حسین علاء - وزیر دربار- گفت: «به اعلیحضرت بگویید که اگر بی درنگ دکتر مصدق بر سر کار بازنگردد، شخصاً به خیابان خواهد رفت و مبارزه مردم را مستقیماً متوجه دربار خواهد کرد».13
شاه که خود را در خطر میدید، ناچار شد مصدق را دوباره به نخست وزیری انتخاب کند. این پیروزی با اعلام رأی دادگاه لاهه به نفع ایران همراه شد و شادمانی مردم را دوچندان کرد.
5. تلاش آیةالله کاشانی برای جلوگیری از شکست نهضت
آیةالله کاشانی، با وجود این که دکتر مصدق بعد از نخست وزیری مجدّد خود، سعی نمود تا او و سایر نیروهای مذهبی را از صحنه خارج کرده، خانه نشین نماید، یک روز قبل از وقوع کودتای 28 مرداد 1332 ش. با ارسال نامهای به دکتر مصدق، به او خطر بروز کودتا را گوشزد کرد و پیشنهاد همکاری مجدد را برای جلوگیری از کودتا داد و نهایت تلاش خود را برای جلوگیری از وقوع کودتا و شکست نهضت به کار برد؛ هر چند دکتر مصدق در پاسخ او نوشت: «این جانب مستحضر به پشتیبانی ملت هستم».14
ا---------------------
پی نوشت:
1. سیدمحمد موسوی، زندگی نامه آیةالله کاشانی، انتشارات بشیر، ص 7 و 8؛ نهضت روحانیون ایران، ج 2، ص 482.
2. نهضت روحانیون ایران، ج 2، ص 484.
3. اسرار فاش نشده از نهضت ملی ایران، دارالفکر، ص 14.
4. سیدجلال الدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، دفتر انتشارات اسلامی، ج 2، ص 370.
5. غضنفر رکن آبادی، سیاست، دیانت و آیةالله کاشانی، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، ص 40.
6. زندگی نامه آیةالله کاشانی، همان، ص 42.
7. نهضت روحانیون ایران، همان، ص 493.
8. زندگی نامه آیةالله کاشانی، ص 7 و 46.
9. نهضت روحانیون ایران، ج 2، ص 489.
10. همان.
11. همان، ص 505.
12. همان، ص 506.
13. همان.
14. انقلاب اسلامی و چرایی و چگونگی رخداد آن، نشر معارف، ص 64؛ و ر.ک: حدیث پیمانه، حمید پارسانیا، نشر معارف، 1376، ص 278.