-
۲۳۸
علت اصلی تشکیل حکومت، سر و سامان دادن به
وضع مردم و زمینه سازی مناسب برای آسایش و آرامش فردی و اجتماعی و رسیدن
انسانها به رستگاری ابدی است.
برای اینکه انسانها به فلاح و رستگاری
برسند، حکومت وظیفه دارد که ساز و کارهای مناسب را فراهم آورده و مردم را
به سوی ارزشها هدایت کرده و کسانی که نمیخواهند به قانون گردن نهند را سر
جای خود بنشاند. نویسنده سعی کرده است بطور اجمال به وظایف حکومت که در قرآن مجید آمده، اشاره نماید. اینک مطلب را با هم از نظر میگذرانیم:
خاستگاه حکومتها
حکومت به عنوان نهاد اجتماعی در برابر اجتماع مسئولیتها و وظایفی دارد که برخاسته از انگیزهها و علل غایی برپایی حکومتهاست. به این معنا که وظایف و مسئولیتهای هر حکومتی با توجه به علل ایجادی و غایی آن است. بنابراین به نظر میرسد که هر جامعه با توجه به علل و انگیزهها ایجادی و غایی خواستهها و مطالبات مختلف و متفاوتی از حکومتها انتظار دارند. به این عنوان که هر جامعهای برای دست یابی و پاسخ گویی به نیازها و خواستههای ویژه اقدام به ایجاد نهادهایی میکند که از آن به دولت و یا حکومت یاد میشود. این نهاد در حقیقت نماینده مردم جامعه است تا آنان را به مقاصد و غایات خاصی برساند و نیازها و مطالبات خاصی را پاسخ دهد.
از آن جایی که مطالبات و خواستهها و نیازهای مردم هر جامعه با توجه به نیازهای نوشونده و متغیر اجتماعی تغییر میکند به نظر میرسد که وظایف و مسئولیتهای دولت وحکومت نیز تغییر میکند و کمتر از عنصر ثابت و پایداری برخوردار میباشد تا بتوان درباره آن بحث و گفت و گو کرد.
از این رو میتوان گفت که وظایف و مسئولیتها برای دولتها همانند مساله راهبردهای کشورها در عرصه جهانی است؛ زیرا راهبردهای هر دولتی با توجه به بازیگران عرصه جهانی و منطقهای تغییر میکند و همیشه شکل ثابت و پایداری ندارد. زمانی امری به عنوان راهبرد نخست و کلی و اولویت اول دولتی مطرح و همه توان و ظرفیتهای ملی و فراملی دولتی برای دست یابی به آن بسیج میشود و در زمانی دیگر نه تنها در اولویتهای راهبردی قرار نمیگیرد بلکه از حوزه مسائل راهبردی دولت ملتی بیرون میرود.
با این همه میتوان برای مسئولیتهای دولت و وظایف آن مجموعه اهداف و وظایفی را در نظر گرفت که به نظر میرسد از اهداف و مسئولیت کلیدی و اساسی و ثابت باشد به گونهای که نه تنها از دولتی تا دولتی بلکه از زمانی تا زمانی دیگر تغییر نکند و همواره به عنوان اهداف و در نتیجه مسئولیتها و وظایف دولتها قلمداد شود. این مجموعه را میبایست در نیازهای دایمی و همیشگی انسانها و جوامع بشری جست.
نیازهای ثابت و متغیر انسان
برای انسان وجوامع میتوان دو دسته نیازهای ثابت و متغیر تعریف کرد. بسیاری ارزشهای انسانی برخلاف حوزههای روشی را میتوان در بخش نیازها و خواستههای ثابت دسته بندی کرد. این دسته از امور ارتباط تنگاتنگی با ماهیت و هویت بشر و جامعه انسانی دارد و فقدان آن به معنای فقدان انسانیت و یا جوامع انسانی قلمداد میشود.
از مهمترین نیازهای پایدار و خواستههای همیشگی بشر میتوان به سعادت توجه داد. سعادت به معنای خوشبختی، فضیلتی انسانی است و هر کس و یا جامعهای میکوشد تا آن را به دست آورد. از این رو نه تنها دغدغه فلاسفه و فرزانگان جامعه بلکه مطلوب و هدف هر بشر و یا جامعهای است.
خوشبختی به عنوان فضیلت انسانی دارای دو مؤلفه اصلی و اساسی است که از آن به آرامش و آسایش یاد میشود. آدمی میکوشد تا به این دو مطلوب به شکل دایمی و پایدار دست یابد و همه هدف وی آن است که نه تنها آن را داشته باشد بلکه هرگز آن را از دست ندهد. اگر شرایط دنیوی به گونهای بود که بتواند آن را برای همیشه داشته باشد هرگز از دست یابی به چنین موقعیت و وضعیتی باز نمیایستد. با این همه میداند که دست یابی به خوشبختی جاویدان یعنی آرامش و آسایش پایدار و همیشگی ممکن و شدنی نیست.
این جاست که دین و آموزههای وحیانی وارد میدان عمل و اندیشه میشوند و جهانی دیگر را به عنوان جایی معرفی میکنند که قابلیت و ظرفیت دست یابی به آرامش و آسایش جاویدانی دارد. افزون بر آن روشها و شیوههایی را نیز نشان میدهد که میتوان با بهره گیری از آن به این خوشبختی دایمی و جاویدان دست یافت.
با این همه خوشبختی و سعادت دنیوی خود مطلوبی است که همگان به شکل فردی و جمعی در جست وجوی آن هستند و از آن جایی که بسیاری از علل و عوامل ایجادی و یا بقایی خوشبختی به تنها قابل دست یابی نیست نهادهایی به عنوان دولت و حکومت شکل گرفته تا این عوامل و شرایط را فراهم آورد.
هدف غایی حکومتها
بنابراین ایجاد علل و عوامل و یا شرایط تحقق و یا بقای خوشبختی و سعادت یعنی آرامش و آسایش از مهمترین مطالبات و خواستههای بشر و علت اصلی تشکیل و انگیزه ایجادی و غایی دولتها و حکومتهاست.
با این همه برخی از دولتها و حکومت از وظیفه و یا وظایف اصلی و مسئولیتهایی که به طور طبیعی بر عهده آنها نهاده شده است غافل میشوند و به اموری دیگری میپردازند و آن را به شکل وظیفه و مسئولیت اصلی خویش قلمداد میکنند. به عنوان نمونه از آن جایی که دولتهای اروپایی در سدههای بیداری و بازگشت به عصر یونانی و رومی متأثر از ثروت بخشی از جامعه بودند که از آنان به بورژوازی یاد میشد خود را مدیون این بخش از جامعه دانسته و تنها وظایف و مسئولیتهای خویش را در برابر این قشر از طبقات اجتماعی جامعه خود تعریف و شناسایی میکردند. این گونه بود که تاجران بی زمین و طبقه متوسط شهری که از انباشت ثروت و سرمایههای تجاری به قدرت دست یافته بودند مهمترین دغدغه دولتهای جدید اروپایی شدند و آنان برای تأمین رضایت و خشنودی این بخش از طبقات اجتماعی جامعه تلاش میکردند. این گونه شد که دولتهای جدید اروپایی نخست با هدف تأمین خواستههای این طبقات شکل گرفته و سامان دهی شد و اکثریت مردم و خواستههای آنان نادیده گرفته شد و براساس آن سرمایه داری و سرمایه داران و برآورد نیازها و مطالبات و خواستههای آنان به عنوان وظایف و مسئولیتهای دولت تعریف شد.
با این همه دیری نپایید که دولتهای جدید اروپایی نیز متوجه اکثریت جامعه شده و ناچار شدند تا در وظایف و مسئولیت خویش تغییر دهند و اهداف فراگیرتر و پایدارتری را درنظر گیرند تا بیشتر مردم را نیز با خود همراه و هماهنگ سازند. از این روست که نقش دولتهای اروپایی جدید باز به سبب شرایط و مقتضیات جمعی بشری تغییر کرد و همان اهداف و وظایف اصلی یعنی آسایش و آرامش جامعه و ملت دوباره به شکلی دیگر خودنمایی کرد و به عنوان وظیفه اصلی خود را بر آنها تحمیل کرد.
وظایف و مسئولیت دولتها ازنظر قرآن مجید
خداوند در آیات چندی به مسأله وظایف و مسئولیتهای دولتها توجه میدهد. در همه این وظایف و مسئولیتها باتوجه به نگرش اسلام به انسان و جوامع انسانی عنصر ایجاد شرایط مناسب برای رشد و تعالی جمعی بشر و دست یابی همگان به کمالات و بروز و ظهور استعدادها و ظرفیتهای نهان در سرشت و ذات بشر به عنوان عنصر اصلی در وظایف و مسئولیتهای دولت مورد توجه قرار گرفته است.
از این روست که اصلاح جامعه و حفظ شرایط مساعد و متناسب برای بهره برداری بشر از امکانات زیستی به عنوان وظیفه اصلی و مسئولیت اساسی دولتها مطرح میشود. بر این اساس است که دولتهایی که بر خلاف این شیوه و رویه عمل کرده و به جای بسترسازی و فراهم کردن زمینههای مساعد و متناسب عمل کنند به عنوان دولتهای فاسد مطرح میشود. به نظر خداوند مردمانی که مدیریت دولتی را به عهده میگیرند و به جای اصلاح امور فردی و جمعی به فساد میپردازند و یا به جای ایجاد بسترهای آسایشی و آرامشی به بحران تغذیه و نسل و حرث و کشاورزی دامن میزنند دولتهای فاسدی هستند که برخلاف وظیفه و مسئولیتهای خویش عمل میکنند. (بقره آیه 205)
خداوند به عنوان منشای حکومت و اعطای قدرت (بقره آیه 247و 251و 258 و آل عمران آیه 258) از دولتها و حکومتها میخواهد که جامعه را به گونهای مدیریت کنند که مردم به عبودیت و عبادت خداوند روی آورند و زمینههای بندگی و عبودیت پروردگاری با به پاداشتن نماز فراهم آید. (حج آیه41)
در حقیقت ایجاد بستر برای عبودیت مردمان از آن جایی به عنوان وظیفه و مسئولیت دولتها مطرح میشود که عبودیت چیزی جز دست یابی آدمی به کمال نیست. برای این که ملتی به آرامش به عبودیت بپردازد نیاز است تا دولت ازنظر امنیت غذایی تلاش کند و با تقویت کشاورزی و امنیت غذایی و افزایش طبیعی زاد و ولد فرصت برابر برای عبودیت و کمال یابی و اتصال با مبدای کمالی را فراهم آورد. از این روست که ایجاد امنیت اجتماعی (نور آیه 55) و امنیت غذایی و کشاورزی (بقره آیه 205) و فرصت برابر از نظر آسایشی با پرداخت زکات و کمکهای اقتصادی به بینوایان و تنگدستان (حج آیه 41) به حاکمیت دین و اجرای فرمانهای الهی در سطح جامعه کمک کند. (نور آیه 55)
به سخن دیگر دولتها برای این که جامعهای را به سوی کمال سوق دهند و مردم را به اجرای فرمانهای الهی تشویق و ترغیب کنند و حاکمیت دین را در جامعه معنا بخشند لازم است که زمینهها و بسترهای متناسب آن را با ایجاد فضای امنیت اقتصادی و غذایی و اجتماعی و مانند آن فراهم کنند تا مردم دغدغه امنیت غذایی و اجتماعی و مانند آن را نداشته باشند.
لزوم تهیه ساز و کار مناسب
بر این اساس است که امر به معروف و نهی از منکر در جامعه معنا مییابد؛ زیرا فرصتهای برابری برای همگان فراهم آمده است و جامعه میتواند در فضای سالم برای دست یابی به کمال حرکت کند و هنجارها و معروفها و پسندیدههای عقلانی و عقلایی و شرعی را به مورد اجرا گذارد و از منکرات و زشتیهای عقلی و عقلایی و شرعی باز دارد؛ زیرا زمانی میتوان از منکرات و زشتیها در جامعه جلوگیری به عمل آورد که جایگزین مناسب و متناسبی برای آن مطرح ساخت. هرگاه خداوند از امری به عنوان منکر نهی میکند به جای آن جایگزین معروفی را مطرح میسازد. این معرفی جایگزین به دو شکل حکم کلی و معرفی مصداق عینی و ملموس میباشد.
به عنوان نمونه هنگامی که حضرت لوط قوم خود را از امر شنیع لواط باز میدارد و مردمان را به امر کلی و مفید و معروفی چون نکاح و زناشویی امر و فرمان میدهد نه تنها به بیان حکم جایگزین در حوزه قانونی اشاره میکند بلکه مصداق ملموس و در دسترسی را نیز برای انجام عمل به معروفی چون نکاح نیز معرفی میکند و به صراحت میفرماید: هولاء بناتی هن اطهر لکم فاتقوالله؛ این هم دختران من که برای شما پاکتر هستند پس از پلشتیها و زشتیهای اخلاقی و هنجاری دوری ورزید و به خدا پناه برید. (هود آیه 78)
به عنوان نمونه هنگامی که از مصرف بنزین و ماشینهای بنزین سوز به عنوان عمل زشت و منکر قانونی یاد میشود و قانون برای محدودیت مصرف بنزین به تصویب میرسد میبایست برای آن یک جایگزین قانونی که معروف و پسندیده است نیز سخن گفت. که در این مثال میتواند گاز طبیعی باشد. با این همه معرفی کردن بنزین به عنوان منکر قانونی و حتی معرفی گاز طبیعی به عنوان معروف قانونی نمیتواند به تنهایی کفایت کند بلکه بر دولت است تا با ایجاد جایگاههای مناسب و به تعداد مورد نیاز زمینه اجرایی معروف قانونی را فراهم آورد.
همین مسئله را میتوان درباره اوقات فراغت جوانان و نوجوانان مطرح کرد که تنها تصویب قانونهای خوب و معرفی موارد بد کفایت نمیکند بلکه میبایست دولت با ایجاد مراکزی که فرصتهای عمل به معروفها و امور پسندیده را فراهم میآورد به قانون فرصت اجرا را دهد. تنها تصویب قوانین بازدارنده کفایت نمیکند چنان که تنها تصویب قوانین جایگزین نیز نمیتواند به تنهایی جامعه را به سوی کار خیر و نیک سوق دهد بلکه لازم و ضروری است که برای جایگزین فرصتها ظهور و بروز داد و مصادیق و مواردی عینی و ملموس را در اختیار جامعه قرار داد.
تأمین امنیت
به هر حال از وظایف و مسئولیتهای دولتها تأمین امنیت کامل و جامع است که به شکلهای پیش گفته میتواند تحقق یابد. البته این همه آن وظایفی نیست که برعهده دولتها گذاشته شده است بلکه قرآن برقراری نظم و دفاع از جان و مال مردم را به عنوان وظیفه دولتها مطرح میسازد. (بقره آیه 246 و 251 و یوسف آیات 99 تا 101)
اطلاع رسانی شفاف و صحیح
از دیگر وظایف دیگر دولتها میتوان به اطلاع رسانی شفاف و صحیح و به موقع اشاره کرد، زیرا تنها راه برای مقابله با شایعات آن است که دولت به موقع و به درستی اطلاع رسانی کند و فرصتی را برای ایجاد فقدان امنیت روانی به دشمنان و افراد بیمار دل ندهد. (نساء آیه 83)
وحدت و همگرایی
دولتها به حکم این که با وحدت و همگرایی مردم جامعه شکل گرفته است و همگرایی در روش و هدف و همسویی آنان موجب شده است تا دولتها به وجود آید بنابراین بر دولتهاست تا وحدت اجتماعی را حفظ کنند و با علل و عوامل تفرقه افکن مقابله کنند. دست یابی به اهداف و انجام درست وظایف دولتها در سایه وحدت جمعی جامعه و همراهی همه اقشار آن شدنی است. در زمان وحدت است که همه توان و ظرفیتها مدیریت و به سمت و سویی که کمال جامعه در آن است هدایت میشود. از این روست که خداوند اطاعت از مدیریت جامعه و هم سویی با آن را از وظایف دولت و ملت میداند و به شکل متقابل به آن اشاره میکند. به این معنا که دولتها موظف هستند که وحدت اجتماعی را برای دست یابی به اهداف دولتی حفظ کند و بر مردم است که در محور اهداف تعیین شده و روشهای برنامه ریزی شده و راهبردهای تبیین شده شفاف و روشن حرکت کنند و با اطاعت از فرمانهای دولتی آن را یاری رسانند.(نساء آیه 59)
تدبیر امور اقتصادی
تدبیر امور اقتصادی در همه مراحل از برنامه ریزی و مدیریت تولید و توزیع و بیان الگوهای درست مصرف (بقره آیه 205 و توبه آیه 60) و نیز رعایت حقوق مردم و داوری و قضاوت عادلانه و مبارزه با ظلم فردی و جمعی (ص آیه 26) و مجازات گناهکاران و دوری از اذیت و آزار بی گناهان به هر عنوان (یوسف آیه 78 و 79) از جمله وظایف و مسئولیتهای دولتهاست که در قرآن به آن اشاره شده است.
مبارزه با ظلم
مبارزه با ظلم و تلاش با کسانی که میکوشند تا مقررات اجتماعی و قوانین کمالی جامعه را تخریب کنند و آن را سبک و بی فایده جلوه دهند و قانون شکنی کنند (کهف آیه 87 ی 88) و نیز کمک به رهایی همه مستضعفان زمین و روشنگری و تبیین حقوق آنان و تحریک آنان و کمک به آنان برای مبارزه با ظالمان و مستکبران از دیگر وظایفی است که خداوند در آیه 75 سوره نساء به آن اشاره میکند.
اینها مهمترین و اساسیترین وظایف و مسئولیتهای حکومت از نظر قرآن است که به عنوان وظایف ثابت و همیشگی برای دولتها در همه زمانها و در همه جوامع و مناطق جغرافیایی زمین مطرح شده است و از دسته اهداف و در نتیجه وظایف و مسئولیتهای پایدار و دایمی دولتهاست که زمان و آثار آن بر آن تأثیری ندارد و در دام مقتضیات زمان و مکان نمیافتد.
ا-----------------
علی آقاخانی