وبلاگ تبلیغی بلاغ

محتوا و نرم‌افزارهای تبلیغی

واقعه ۱۵ خرداد از زبان رهبر

  • ۳۱۹

پانزده خرداد مبدأ نهضت بزرگ روحانیت و مردم نیست. قبل از پانزده خرداد، در سال ۱۳۴۱ و آغاز سال ۱۳۴۲، قضایای مهمی اتفاق افتاد: در دوم فروردین ۴۲، حادثهٔ مدرسهٔ فیضیه پیش آمد و ضرب و جرح طلاب علوم دینی و اهانت به مرجع عالیقدر مرحوم آیةالله گلپایگانی. قبل از آن، در اواخر سال ۱۳۴۱، قضایای تظاهرات مردم در بازار تهران پیش آمد و در آنجا هم اهانت به مرجع عالیقدر مرحوم آیةالله حاج سید احمد خوانساری. این ها نشان دهندهٔ این است که نهضت روحانیت در سال ۴۱ و آغاز سال ۴۲ به آنچنان اوج و نشاطی رسیده بود که پلیس دستگاه جبار و دستگاه های امنیتی برخوردهای خشنی با علما و طلاب و حتّی مراجع تقلید داشتند. ولی با این همه، پانزدهم خرداد سال ۴۲ یک مقطع بسیار مهمی است. علت این است که در روز ۱۵ خرداد ۴۲ حادثه ای که اتفاق افتاد، پیوند مردم با روحانیت را در این سطح خطرناک و حساس نشان داد.

 

در روز عاشورای آن سال - که روز سیزدهم خرداد بود - امام بزرگوار در مدرسهٔ فیضیه یک سخنرانی تاریخیِ تعیین کننده ای کردند. بعد که امام را دستگیر کردند، در روز پانزده خرداد عمدتاً در تهران، همچنین در قم و در بعضی از شهرهای دیگر، یک موج حرکت عظیم مردمی به راه افتاد و رژیم طاغوت با همهٔ وجود، با ارتش خود، با پلیس خود، با دستگاههای امنیتی خود، دست به سرکوب این حرکت مردمی زد. در پانزده خرداد یک قیام مردمی به وجود آمد. این نشان دهندهٔ این بود که آحاد ملت ایران، با روحانیت، با مرجعیت - که مظهر آن، امام بزرگوار بود - یک چنین پیوند مستحکمی دارند. و نکته اینجاست که همین پیوند است که ضامن پیشرفت نهضت، اوج نهضت و پیروزی نهضت می شود. هر جا یک حرکتی، یک نهضتی به مردم متکی بود و مردم با آن همراه شدند، این نهضت قابل ادامه است؛ اما اگر مردم با یک حرکت اعتراضی پیوند نخوردند، ناکام خواهد ماند؛ کمااینکه بعد از حادثهٔ مشروطه در ایران قضایائی اتفاق افتاد، مبارزاتی شروع شد، هم از طرف گروههای چپ، هم از طرف گروههای ملی، اما همهٔ اینها در طول تاریخ نهضتهای ایران، سرنوشتشان شکست و ناکامی بود؛ چون مردم با اینها نبودند. وقتی مردم وارد میدان می شوند و پشتوانهی یک نهضت، احساسات مردم، اندیشهٔ مردم و حضور مردم می شود، آن نهضت قابل ادامه است و پیروزی برای آن نهضت رقم می خورد؛ حادثهٔ پانزده خرداد این مطلب را نشان داد؛ نشان داد که مردم پشت سر روحانیتند. با دستگیری امام بزرگوار آنچنان قیامتی در تهران و در برخی از شهرستانهای دیگر به راه افتاد که دستگاه را وارد میدان کرد و سرکوب وحشیانهای کردند؛ تعداد نامعلومی - بسیار زیاد - از مردم کشته شدند؛ خیابان های تهران با خون بندگان خدا و مؤمنان و جوانان سلحشور این ملت، رنگین شد. در پانزده خرداد، چهرهٔ خشن دیکتاتور، چهرهٔ بیرحم رژیم طاغوت، کاملاً خود را نشان داد.

 

اما نکتهٔ دیگری که در قضیهٔ پانزده خرداد وجود داشت - که جوانهای ما، مردم عزیز ما باید به این نکات توجه کنند؛ این ها مهم است - این بود که در مقابل این کشتار بی رحمانه ای که در تهران و برخی نقاط دیگر به وجود آمد، هیچ نهادی از نهادهای دنیا، از این سازمانهای به اصطلاح حقوق بشر، زبان به اعتراض نگشودند؛ هیچ کس اعتراض نکرد. مردم و روحانیت، در صحنه تنها ماندند. مارکسیست ها و دولتهای چپ و گروههای چپ، حتّی حرکت مردم در پانزده خرداد را محکوم کردند؛ گفتند این یک حرکت فئودالیستی بود! ملی گراهائی که دم از مبارزه می زدند، آن ها هم این حرکت را محکوم کردند؛ گفتند یک حرکت کور و بی هدف بود، یک حرکت افراطی بود! هر جائی که مردمان عافیت طلب و راحت طلب، در وسط میدان مبارزه، جائی برای خود باز نمی کنند و خطرپذیری نمی کنند، انسان های مؤمن و مبارز را به تندی و افراطی گری متهم می کنند؛ گفتند اینها افراطی بودند؛ حرکت، حرکت افراطی بود. ۱۳۹۲/۰۳/۱۴

بیانات در مراسم بیست و چهارمین سالروز رحلت حضرت امام خمینی

 

حادثه پانزده خرداد ۴۲؛ نشانگر ایستادگی مردم ورامین در راه دفاع از اسلام:

در پانزده خرداد سال چهل و دو هم مردم ورامین نشان دادند که در راه حقیقت و دفاع از حقّ و اسلام ایستاده اند؛ حتّی به قیمت جانشان. ورامینی ها در حرم مطهّر حضرت جعفربن موسی سوگند یاد کردند و به سمت تهران راه افتادند و در میانهٔ راه در مواجههٔ با شدّت عمل و خشونت رژیم سفّاک پهلوی، خون پاکشان در همین منطقهٔ باقرآباد و قرچک بر زمین ریخت و مظلومانه جان دادند. آن روز هیچ کس گمان نمی کرد روزی خواهد رسید که این شهدای مظلوم و گمنام، مثل ستاره های درخشان، نه فقط در آسمان ورامین، بلکه در آسمان ایران اسلامی خواهند درخشید. آن ها در مظلومیت جان دادند و خدا به مظلومیت و غربت آنها برکت داد و مجاهدت آنها در پی خود مجاهدتهای دیگری را به وجود آورد و حرکت حق، هر روز قویتر و ستبرتر شد. ۱۳۸۲/۰۳/۲۲

بیانات در دیدار مردم ورامین

 

 واقعه ۱۵ خرداد در کلام مقام معظم رهبری:

۱۵خرداد یک قیام مردمی بود. علت این قیام هم این بود که در روز عاشورای آن سال که مصادف با سیزدهم خرداد می شد، امام امت حقایق افشا نشدهٔ تا آن روز را با مردم بی واسطه در میان گذاشتند، که در بارهٔ این ارتباط بی واسطهٔ امام و امت حرفی دارم که عرض می کنم. در این گفتار، که توصیه می کنم اگر نوار قابل فهمی و سالمی از آن هست، رسانه های همگانی آن را پخش کنند تا مردم بفهمند که نوزده سال قبل امام چه می گفتند، حقایقی را بیان کردند که این حقایق، آن روز برای خیلی ها حتی دست اندرکاران سیاست، قابل فهم نبود. اگر حافظه خطا نکرده باشد، جملات امام این ها بود که «اسرائیل می خواهد در ایران قرآن نباشد. اسرائیل می خواهد در ایران روحانیون نباشند. اسرائیل می خواهد در ایران اسلام نباشد».

آن روز برای خیلی ها این مطلب قابل فهم نبود که اسرائیل کجا، ایران کجا؟ و اسرائیل چه دشمنی با قرآن و با روحانیت دارد آن هم در ایران؟ حساسیت دستگاه در مقابل این مطالب به قدری بود که شب بعد از این سخنرانی، یعنی شب نیمهٔ خرداد که مصادف با دوازدهم محرم بود، امام را دزدانه، نیمه شب از منزلشان در قم ربودند و به تهران آوردند و زندانی کردند. روز نیمهٔ خرداد مردم به مجرد این که فهمیدند که امام دستگیر و ربوده شده است، بدون این که فرماندهی ای، رهبری ای از سوی شخصیتی، از سوی حزبی، گروهی وجود داشته باشد، به خیابان ها ریختند. در تهران، در قم، در شیراز، در مشهد، در بعضی شهرهای دیگر و حتی در بعضی از روستاها در ورامین.

و دستگاه جبار که باور نمی کرد نفوذ روحانیت و مرجعیت در این حد باشد، غافلگیر شد و دست به یک عمل تند وحشیانهٔ حساب نشده زد. مردم را در خیابان ها و میدان ها به رگبار بستند و آن روزها رقم پانزده هزار شهید در زبان ها می گشت.

این قیام یک نقطهٔ عطف شد. اگر چه عده ای را مرعوب کرد، اما خط مبارزه را روشن و واضح کرد. از آن روز حرکت انقلابی مردم ایران که از تقریباً نه ماه قبل از آن یا یک سال قبل از آن به تدریج آغاز شده بود، شکل قطعی و جدی گرفت و این قیام به انقلاب ۲۲ بهمن منتهی شد و در مئال، جمهوری اسلامی را به وجود آورد. ۱۳۶۱/۰۳/۱۴

بیانات در خطبه های نمازجمعه تهران

 

تحلیل جانبدارنه معتقدین اندیشه های الحادی از واقعه ۱۵ خرداد:

در ۱۵ خرداد سه عنصر وجود داشت. یکی عنصر مردم بود، یکی عنصر رهبر و امام بود و سومی عنصر انگیزهٔ مذهبی و روح شهادت طلبی و فداکاری برای خدا بود. نطفهٔ انقلاب ما با این سه عنصر بسته شد. وقتی می گوئیم مردم بوده اند، معنایش این است که هیچ یک از احزاب و گروه ها و دسته جات سیاسی و سردمداران سیاسی و مدعیان مبارزه و مقاومت در این حرکت مردمی کوچکترین نقشی نداشتند. نه آن کسانی که با انگیزهٔ ملی گرایی حرکت می کردند و نه آن کسانی که با انگیزه های مادی و مارکسیستی راه می رفتند و نه حتی آن گروه هایی که با انگیزه های مذهبی و اسلامی تشکلی داشتند. هیچ کدام در این خیزش عمومی خونین پرشکوه کمترین تأثیری نداشته اند. چرا، تأثیر منفی بعضی از گروه ها داشتند.

فردای ۱۵ خرداد تحلیلگران مادی معتقد به اندیشه های خرافی الحادی به کمک دستگاه جبار آن روز رفتند و برای او حادثه را تحلیل کردند. حادثه دینی بود، آن را طبقاتی و اقتصادی و از این قبیل تحلیل کردند و در حقیقت آب به آسیاب دستگاه جبار ریختند. هیچکس به کمک این قیام نیامد جز مردم و جز رهبران دینی مردم.

شکی در این نیست که در حادثهٔ ۱۵ خرداد و جریان هایی که از آن منشعب می شد، جز علمای اسلام، روحانیون مبارز و کسانی که آمادهٔ جانبازی برای اسلام بودند، هیچکس نقش گرداننده نداشت. ۱۳۶۱/۰۳/۱۴

بیانات در خطبه های نمازجمعه تهران

نظرات: (۰) هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

نرم‌افزار اندروید تبلیغی بلاغ

نرم افزار بلاغ جهت دسترسی راحت به محتوای تبلیغی برای مناسبت‌های شمسی و قمری و مطالب مورد نیاز مبلغ و سخنران طراحی شده. قسمت‌های مختلف نرم افزار شامل موارد ذیل می‌باشد: ماه‌های قمری، ماه‌های شمسی، منبر و احکام، نوحه و مرثیه و...

متن کامل