-
۳۷۵
ویژگیهای معلّمِ نمونه:
۱ - وقار و متانت
معلم باید با آمادگی کامل و زمینههایی که نمایانگر وقار و هیبت او است و با لباس و بدنی نظیف و پاکیزه، وارد جلسه درس شود و به لباس فاخر و گرانبها اهمیت ندهد، بلکه او باید جامهای در بر کند که وقار و متانتاو را حفظ کرده و دلهای ناظران را به وی جلب نماید معلّم باید به هنگام ورود به جلسه درس، خود راخوشبو ساخته و موی صورت خود را شانه زده و خویشتن را از هر گونه آثار زننده بپیراید یکی از بزرگانسلف، آنگاه که مردم برای شنیدن و فراگرفتن حدیث به وی مراجعه میکردند، غسل میکرد و سراپای اندامخویش را شستشو میداد و بین جماعت حضور مییافت
۲ - دعا و ارتباط با خدا
معلم باید از لحظهای که پا از خانه بیرون مینهد و در جهت رفتن به جلسه درس گام بر میدارد، ذکر و یاد خدارا استمرار دهد قبل از تدریس، ذکر» بسم اللَّه الرحمن الرحیم «را بر دل و زبان جاری سازد و این دعا رابخواند:
» خدایا به تو پناه میبرم از این که گمراه کنم و یا گمراه گردم، بلغزانم و یا بلغزم، ستم کنم و یاستم ببینم، به نادانی کشانم و یا خود دچار جهل گردم «
۳ - خلوص نیت و قصد قربت
نیت و هدفش از درس دادن، تقرّب به خدا و رضای او باشد، نه مادیات، چون معلمی نیز مانند قضاوتو مؤذنی و مانند اینها، یک وظیفه است نه شغل و بقول حضرت امام۱ نقش معلم در جامعه، نقش انبیا است
۴ - احترام به شاگردان و توجه به شخصیتهای آنها
هر انسانی علاقه دارد نزد دیگران محترم و محبوب باشد بنابراین وظیفه هر انسانی است که، حسنخلق داشته و به دیگران محبّت و احترام کند و در این میان وظیفه معلم بیش از دیگران است؛ زیرا شاگرد بهتوجه و اعمال اخلاقی معلم و محبت او به شدت نیازمند است، برای آن که شاگرد بتواند با معلم انس پیدا کند، مهمترین صفات اخلاقی معلم این است که نسبت به کودکان، عاطفه نشان دهد همانطور که در مسائلاجتماعی و انسانی نیز این قانون تا حدودی صدق میکند
۵ - استفاده از بهترین قواعد و روش تدریس
معلم باید در تدریس خود، راه و روشی را انتخاب کند که از رهگذر آن، درس وی با آسانترین وجه، قابل فهم گردد او باید حتی الامکان خوشترین و دلچسبترین واژهها را به کار برد و در قالب بیانی آرام وروشنگر، از این واژهها در تفهیم شاگردان استفاده کند و از مصداقها و نمونههای عینی یا مصنوعی، چه بهصورت وسائل کمک آموزشی و چه به صورت بازدید و گردش علمی و تحقیقی، جهت تعمیق مفاهیم در فکردانشآموز استفاده نماید و روح تفکر و کسب تخصص و تحقیق را در دانشآموز، پرورش دهد
۶ - رعایت اعتدال و اختصار در بیان و توضیح مطلب
معلم نباید مدت جلسه خود را طولانی سازد و در شرح و بسط مطالب پرگویی کند که موجب ملال وفرسایش خاطر شاگردان میگردد و نیز نباید درس خود را آن چنان کوتاه و محدود برگزار کند که موجبنقص تقریر و توضیح شود
۷ - توجه به مسائل انسانی و ملکوتی
معلم، تنها از راهِ درس دادن و درس پرسیدن، ایفای وظیفه نمیکند، چه بسیار معلمانی که سالهای سالدر کلاس و بین دانشآموزان و دانشجویان به تدریس پرداختهاند، اما نقطه عطف اخلاقی و انسانی ایجادنکردهاند و به عکس معلمانی بودهاند که با یک حرکت آگاهانه و خداپسند، توانستهاند قلوب بسیاری ازشاگردان را به خود و کردار و گفتار خویش جلب نمایند یکی از فضلا نقل میکرد که ما استاد محترمی درحوزه علمیه داشتیم به نام آقای ستوده این استاد بزرگ روزی در کلاس حضور یافت و فرمود:
دوستانمن! همسر بنده فوت کرده و جنازهاش در منزل است، چون شما منتظر بودید، آمدم تا درسم را بگویم و بعدبه تشییع جنازه همسرم اقدام کنم! «و ایشان همچنین نقل میکرد:
چندین سال، در شهری برای محصّلین علوم دینی درس میگفتم که اثرتدریس یک روزه استادی ناآشنا را بیشتر از تدریس چند ساله خود یافتم و آن ماجرا از این قرار بود که:
ایشان وقتی وارد کلاس شده بود، مشاهده کرده بود که کفشهای محصلین در مقابل آفتاب است و داغمیشود، ممکن است پاهای آنها را بیازارد بدون درنگ یک گونی به دست آورده، خیس نموده و روی کفشهاانداخته بود و زمانی که دانشآموزان با چنین صحنهای روبهرو شده و این چنین محبت و انسان دوستی رااز آن استاد احساس کردند، تمام درسهای سالیان من فراموش شد!
در زندگی حضرت آیةاللَّه مدنی، شهید محراب، آمده است:
به او اطلاع دادند طلبهای است که صبحها دیر از خواب برمیخیزد چهل روز صبح به دیدار او میرود، او را از خواب بیدار میکند، با او نماز میخواند، قرآن میخواند، صبحانه میل میفرماید تا آن عادت ناپسند را از او بگیرد و موفق هم میشود.
بنابراین، معلمی ایثارگر است که با دانشآموز مانند فرزندش نشست و برخاست کند به مشکلاتمادی و معنوی او رسیدگی نماید و اگر مریض شد، به عیادت او بشتابد و چنانچه به کمک نیاز داشت به یاریاو اقدام کند و چنین معلّمی، معلم نمونه است معلمی که میبیند در دهها و صدها روستای مرزی و دور افتاده کشور، دانشآموزان و طالبان علمیهستند که تشنه آموزشند و او از آنجا که رسالت پیامبری به دوش دارد، مشتاقانه از تعلقات و وابستگیهادل میکند و به سوی این عاشقان علم، پرمیگشاید و مانند مرغ همای بر بام آنها مینشیند، او معلم نمونهاست معلمی که به ساعت کلاس فکر نمیکند، حتی زنگ تفریح را با شادابی و نشاط با دستهای پرگچ درکلاس میماند و با دانشآموزان به بحث مینشیند، معلمی که امیدش آن است همه یا اکثر دانشآموزانش راراهی دانشگاه یا حوزههای علمیه نماید و آنها را در مقام بلند علمی مشاهده کند، معلمی که ساعات استراحتخود را برای رشد علمی خود و دانش آموزان صرف میکند.
همه ما سالهایی پر از خاطره را به یاد داریم که آموزگارانی میآمدند و تا پایان سال تحصیلی با ما همراه میشدند. آنها همه یک جور نبودند؛ جوان و پیر، کوتاه و بلند، زود رنج و صبور، خسته و تازه نفس؛ اما همه معلم بودند و دوست داشتنی.
از میان صفات خوب یک معلم، برخی برجستهاند که به مواردی از آنها اشاره میکنیم:
۸. عشق به تعلیم:
معلمی، شغلی است توأم با عشق. معلم، یک انسان به تمام معنا عاشق است و عاشقانه تعلیم میدهد.
«معلمان بزرگ بر این باورند که نخستین نشانه یک معلم موفق، برخورداری از سوز و گداز انسان سازی است. » (۱)
«انسان حتی با مطالعه بهترین نظریههای تعلیم و تربیت، مربی نمیشود. معلمی که قواعد عمومی و اختصاصی تربیت و اصول روان شناسی را میداند، ولی از عشق به تعلیم و تربیت، آتش به جان ندارد، در شغل خود هزاران بار بیشتر از زمانی که از این قواعد و این اصول چیزی نمیدانسته، در خطر اشتباه است. » (۲)
۹. رعایت عدالت:
یک معلم خوب باید بداند دانش آموزان او از استعداد و قدرت درک و یادگیری متفاوت برخوردارند، بنابر این باید حال آنان را از حیث فهم، ادراک و گنجایش ذهنی در نظر گرفته، برای تدریس و کمک به ایشان از راههای مختلف و عوامل گوناگون بهره بگیرد.
همچنین باید میان دانش آموز درس خوان و مرتب با دانش آموز ضعیف و نامرتب، تفاوت منطقی قائل شود. البته این تفاوت هرگز به معنای تبعیض نیست، بلکه از عدالت سرچشمه میگیرد.
۱۰. تواضع و اخلاص:
امام صادق علیه السلام میفرماید: «علم را بجویید و با آن به بردباری و وقار آراسته گردید و در مقابل شاگرد خود و یا معلم، تواضع پیشه کنید. » (۳)
۱۱. یگانگی در گفتار و عمل:
این ویژگی از جمله ویژگیهای تأثیر گذار در تقویت ایمان دانش آموز به معلم و آرمانهای اوست. معلمی که سخنان و اعمالش با هم منطبق نباشد و از صداقت خالی باشد، هرگز موفق نخواهد شد.
۱۲. پذیرش حق:
یک معلم خوب به گفتار درست و به حق مخالف خود بها میدهد و آن را میپذیرد.
۱۳. آشنایی با مسئولیت، نیازها و تسلط بر بحث:
خود آگاهی، شناخت موضوعات، نقشها و مسئولیتها، تسلط بر بحث و چگونگی ورود و خروج در آن، یکی از صفات برجسته یک معلم است. بیان مطالبِ متناسب با نیازهای دانش آموزان نیز، در گرو کسب این آشنایی است.
۱۴. خوش خلقی و بردباری:
یک معلم خوب نباید سر کلاس زود رنج باشد و اخمهایش را در هم بکشد. وقتی وارد کلاس میشود، چهرهای خندان و خوشحال داشته باشد. اگر دانش آموزی درس را دیرتر از بقیه میفهمد، آن را تکرار کند و عصبانی نشود. برای بچهها دوستی صمیمی باشد، احساسات آنها را درک کند و مشکلاتشان را با حلم و بردباری مو به مو برطرف نماید.
۱۵. توان مندی:
توان مندی معلم از جهات مختلف از جمله: تدریس، کنترل کلاس، تفهیم با حرکات موزون و نگاههای دقیق و بیان شیوا، یکی دیگر از امتیازات اوست. مطالعه قبلی و تنظیم برنامه درسی مطابق با شرایط کلاس، در بالا بردن توان معلم بسیار مؤثر است.
۱۶. اقرار به نادانی:
وقتی از معلمی در باره موضوعی سؤال شد که به آن آگاهی ندارد یا اطلاعاتش کم است و یا هنگام تدریس به مسئلهای برخورد که از آن مطلع نیست، باید با شهامت کامل، به ندانستن خود اعتراف کند و بگوید: از آن اطلاعی ندارم و باید در بارهاش تحقیق کنم. چنین خصلتی، در ایجاد اعتماد متقابل بین معلم و شاگرد بسیار مؤثر است.
ا - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
۱) مجله پیوند، خرداد ۱۳۸۰، شماره ۲۶، ص ۳۹.
۲) مجله رشد معلم، سال ۲۲، آذر ۱۳۸۲، شماره ۱۷۷، صفحه روی جلد.
۳) بحارالانوار، ج ۲، ص ۴۱.