-
۲۷۷
عرفه یعنی شناخت. شناخت یعنی آشنا شدن با وظایف. با آنچه باید انجام داد. سر تا سر دعایی که در این روز خوانده میشود در بر دارندهٔ همین موضوع است. مگر میشود به گونهای دیگر به آن نگاه کرد. برای همین است که امام حسین علیه السلام در سر تا سر دعا به بیان نعمتهایی میپردازند که خداوند خیلی راحت و بدون هیچ منتی آنها را در اختیار انسان قرار داده است. برای همین است که میگویم شناخت مهمترین عامل جذب انسان به سوی رستگاری است. اشتباه کردم. این من نیستم که شناخت را مهم میدانم. حضرت نبی اعظم صلواه الله علیه و آله فرستادهٔ خداوند در اولین صحبت خود فرمودند:
«من عرفه نفسه فقد عرفه ربه» هرکس خود را شناخت خدای خود را شناخته است. وچقدر زیباست این دعای عرفه/. چقدر به یاد ماندنی است. و چه لذتی را از دست میدهند آن خانوادههای که در پارک بازی میکنند. مثل بچهها میمانند از بچهها کسی انتظار ندارد. چقدر بد است انسان در روزی که میتواتند خیلی خودمانی با خدای خودش صحبت کند به پارک یا جای دیگری برود. برود در گوشهای بنشیند مرد به زن نگاه کند و با خودش بگوید چقدر آن زن زیباست. خوش به حال شوهرش. زن هم به مرد دیگری نگاه کن و بگوید: خوش به حال همسرش. افسوس که نمیدانند بعضی روزها فقط برای یک بار در سال تکرار میشوند. مشخص نیست تا سال بعد باشی یا نه. بگذریم. گفتهها زیاد است. حال خودم هم زیاد تعریفی ندارد. نمیشود گفت دیگران بدند و من خوب. کسی چه میداند. شاید دیگران از من بهتر باشد. اما هر چه باشد، دعای عرفه چیز دیگری است. باور کنید.
میدانم از همین جا به تو هم در صحرای عرفات اذن دخول میدهند. لطفاً دست مرا بگیرید با خود به ببرید تا نسیم رحمت الهی نصیب من نا چیز هم شود.
فلسفه روز عرفه چیست؟
روز عرفه از اعیاد عظیم است اگر چه به اسم عید نامیده نشده و روزی است که حق تعالی بندگان خویش را به عبادت و طاعت خود فراخوانده و سفرههای جود و احسان خود را برای ایشان گسترانیده و شیطان در این روز خوار و حقیرتر و راندهتر، و در خشمناکترین اوقات خواهد بود، و روایت شده که حضرت امام زین العابدین علیه السلام در روز عرفه صدای سائلی را که از مردم کمک مینمود شنید، و به او فرمود: وای بر تو آیا از غیر خدا درخواست میکنی در این روز و حال آن که امید میرود در این روز برای بچههای در شکم که فضل خدا شامل آنها شود و سعید گردند…
پس در این روز در زیر آسمان روند و اعتراف و اقرار کنند نزد حق تعالی به گناهان خود تا سعادتمند گردند به ثواب عرفات و گناهانشان آمرزیده گردد و مشغول گردند به اعمال و ادعیه عرفه که از حجج طاهره علیهم السلام روایت شده است؛ برای اطلاع بیشتر به کتاب مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی اعمال روز عرفه مراجعه نمایید.
عرفات نام جایگاهی است که حاجیان در روز عرفه (نهم ذی الحجه) در آنجا توقف میکنند و به دعا و نیایش میپردازند و پس از برگزاری نماز ظهر و عصر به مکه مکرمه باز میگردند و وجه تسمیه آنرا چنین گفتهاند که جبرائیل علیه السلام هنگامی که مناسک را به ابراهیم میآموخت، چون به عرفه رسید به او گفت «عرفت» و او پاسخ داد آری، لذا به این نام خوانده شد.
در وجه تسمیه آن اقوال مختلفی وجود دارد:
برخی آن را جمع «عرفه» و به معنی کوه و بلندی ذکر کردهاند، بعضی آن را از عرفان، شناخت و معرفت دانسته و برای چنین نامگذاری نیز ریشههای تاریخی قائل شدهاند. از جمله آن که حضرت آدم و حوا پس از هبوط به زمین و بعد از جدایی طولانی در این صحرا به یکدیگر رسیده و با هم آشنا شدهاند. عدهای نیز گفتهاند عرفات (به معنای آشنایی) به آن علت است که حضرت ابراهیم علیه السلام در این جا توسط جبرئیل با مناسک خود آشنا شد و به آنها عارف شد.
در حدیثی از امام صادق علیه السلام نقل شده که در وجه تسمیه عرفات فرمود: جبرئیل روز عرفه بر ابراهیم فرود آمد و به او گفت: به گناهانت اعتراف کن و مناسک را بشناس و لذا چون او اعتراف کرد آنجا را عرفات نامیدند.
وقوف در عرفات نه تنها یکی از ارکان اصلی مناسک حج است و حج بدون عرفه حج نیست، بلکه این وقوف دارای فضائل بسیار ارزشمندی است. تمام زائران خانه خدا در روز نهم ذی الحجه به این سرزمین مقدس میآیند و در آن وقوف میکنند.
پیامبر اکرم در روز عرفه، در «نمره» نزدیکی عرفات، کنار سنگ بزرگی فرود میآمدند. این سنگ، صخرهای در سمت راست عرفات بود و بعدها در مکان مورد نظر «مسجد نمره» ساخته شد. در منایع تاریخی آمده است که محل وقوف رسول خدا همان محل وقوف حضرت ابراهیم بوده است. قبیله قریش در دوران جاهلی و آغاز اسلام در عرفات وقوف نمیکردند، زیرا معتقد بودند اهل حرم هستند و باید بر خلاف سایر مردم در داخل حرم وقوف یابند، ولی خداوند دستور داد که همه باید در عرفات وقوف پیدا کنند.
در قرآن کریم نیز نام این سرزمین ذکر شده است: «… فاذا افضتم من عرفات فاذکروالله عند مشعرالحرام؛ و هرگاه از عرفات برگشتید، خداوند را در مشعرالحرام یاد کنید». )بقره: ۱۹۸)
و نیز گفتهاند سبب آن این است که مردم از این جایگاه به گناه خود اعتراف میکنند و بعضی آن را جهت تحمل صبر و رنجی میدانند که برای رسیدن به آن باید متحمل شد. چرا که یکی از معانی «عرف» صبر و شکیبایی و تحمل است.
(صحرای عرفات کجاست؟
عرفات نام صحرایی است وسیع و هموار، در دامنه کوهی به نام «جبل الرحمه» که در جنوب شرقی مکه مابین «ثویه» و «عرنه»، «نمره» تا «ذی المجاز» قرار دارد. طول تقریبی این صحرا دوازده کیلومتر و عرض آن ۵/۶ کیلومتر است. عرفات در ۲۱ کیلومتری مکه واقع شده و بخش عمده آن از حرم خارج میباشد.
حضرت آدم (علیه السلام) در عرفات:
فَتَلَقی آدَمُ مِنْ رَبِّه کلماتُ فتابَ عَلیهِ اِنَّه’ هو التَّوابُ الرّحیمْ
آدم از پروردگارش کلماتی دریافت داشت و با آن بسوی خدا بازگشت و خداوند، توبه او را پذیرفت، چه او توبه پذیر مهربان است.
طبق روایت امام صادق (علیه السلام)، آدم (علیه السلام) پس از خروج از جوار خداوند، و فرود به دنیا، چهل روز هر بامداد بر فرار کوه صفا با چشم گریان در حال سجود بود، جبرئیل بر آدم فرود آمد و پرسید:
چرا گریه میکنی ای آدم؟
چگونه میتوانم گریه نکنم در حالیکه خداوند مرا از جوارش بیرون رانده و در دنیا فرود آورده است.
ای آدم به درگاه خدا توبه کن و بسوی او بازگرد.
چگونه توبه کنم؟
جبرئیل در روز هشتم ذیحجه آدم را به منی برد، آدم شب را در آنجا ماند. و صبح با جبرئیل به صحرای عرفات رفت، جبرئیل بهنگام خروج از مکه، احرام بستن را به او یاد داد و به او لبیک گفتن را آموخت و چون بعد از ظهر روز عرفه فرا رسید تلبیه را قطع کرد و به دستور جبرئیل غسل نمود و پس از نماز عصر، آدم را به وقوف در عرفات واداشت و کلماتی را که از پروردگار دریافت کرده بود به وی تعلیم داد، این کلمات عبارت بودند از:
خداوندا با ستایشت تو را تسبیح میگویم سُبحانَک اللهُمَ وَ بِحمدِک
جز تو خدایی نیست لا الهَ الاّ اَنْتْ
کار بد کردم و بخود ظلم نمودم عَمِلْتُ سوء وَ ظَلَمْتُ نَفْسی
به گناه خود اعتراف میکنم وَ اِعْتَرِفْتُ بِذَنبی اِغْفرلی
تو مرا ببخش که تو بخشنده مهربانی اِنَّک اَنْتَ اَلغَفور الرّحیمْ
آدم (علیه السلام) تا بهنگام غروب آفتاب همچنان دستش رو به آسمان بلند بود و با تضرع اشک میریخت، وقتیکه آفتاب غروب کرد همراه جبرئیل روانه مشعر شد، و شب را در آنجا گذراند. و صبحگاهان در مشعر بپاخاست و در آنجا نیز با کلماتی به دعا پرداخت و تا اینکه سر انجام بخشیده شد.
حضرت ابراهیم (علیه السلام) در عرفات
در صحرای عرفات، جبرئیل، پیک وحی الهی، مناسک حج را به حضرت ابراهیم (علیه السلام) نیز آموخت و حضرت ابراهیم (علیه السلام) در برابر او میفرمود: عَرِفتُ، عَرِفتُ (شناختم، شناختم).
پیامبر اسلام (صلی الله علیه واله) در عرفات
و نیز دامنه کوه عرفات در زمان صدر اسلام کلاس صحرایی پیامبر اسلام (صلی الله علیه واله) بود و بنا به گفته مفسرین آخرین سوره قرآن در صحرای عرفات بر پیغمبر (صلی الله علیه واله) نازل شد و پیغمبر این سوره را که از جامعترین سورههای قرآن است و دارای میثاق و پیمانهای متعدد با ملل یهود، مسیحی و مسلمان و علمای آنها میباشد، و قوانین و احکام کلی اسلام را در بر دارد، به مردم و شاگردانش تعلیم فرمود.
در سال دهم هجری که پیامبر آخرین حج خود را موسوم به حجه الوداع را انجام داد، در سرزمین عرفات برای مسلمانان خطبهای بسیار مهم ایراد فرمود که منشور حقوق بین المللی اسلام نام گرفته است. در این خطبه، آن حضرت برای آخرین بار بر تمامی ارزشهای جاهلی خط بطان کشیدند و خونهای جاهلی را تمام شده و سنتهای گذشته را مطرود ساخت. و طبق مشهور میان محدثان پیامبر (صلی الله علیه واله) در چنین روزی سخنان تاریخی خود را در اجتماعی عظیم و با شکوه حجاج بیان داشت: … ای مردم سخنان مرا بشنوید! شاید دیگر شما را در این نقطه ملاقات نکنم. شما به زودی بسوی خدا باز میگردید. در آن جهان به اعمال نیک و بد شما رسیدگی میشود.
من به شما توصیه میکنم هرکس امانتی نزد اوست باید به صاحبش برگرداند. هان ای مردم بدانید ربا در آئین اسلام اکیداً حرام است. از پیروی شیطان بپرهیزید. به شما سفارش میکنم که به زنان نیکی کنید زیرا آنان امانتهای الهی در دست شما هستند و با قوانین الهی برشما حلال شدهاند.
هر مسلمانی با مسلمان دیگر برادر است و مسلمانان جهان با یکدیگر برادرند و چیری از اموال مسلمانان بر مسلمان دیگری حلال نیست مگر این که به طیب خاطر به دست آورده باشد.
تسبیحات حضرت رسول (صلی الله علیه واله) در روز عرفه:
سُبْحانَ الَّذی فِی السَّمآءِ عَرْشُهُ سُبْحانَ الَّذی فِی الاْرْضِ حُکمُهُ منزه است خدایی که عرش او در آسمان و فرمان و حکمش در زمین است سُبْحانَ الَّذی فِی الْقُبوُرِ قَضآؤُهُ سُبْحانَ الَّذی فِی الْبَحْرِ سَبیلُهُ منزه است خدایی که در گورها قضا و فرمانش جاری است منزه است خدایی که در دریا راه دارد سُبْحانَ الَّذی فِی النّارِ سُلْطانُهُ سُبْحانَ الَّذی فِی الْجَنَّةِ رَحْمَتُهُ منزه است خدایی که در آتش دوزخ سلطنتش موجود است منزه است خدایی که در بهشت رحمت او است سُبْحانَ الَّذی فِی الْقِیمَةِ عَدْلُهُ سُبْحانَ الَّذی رَفَعَ السَّمآءَ منزه است خدایی که در قیامت عدل و دادش برپا است منزه است خدایی که آسمان را بالا برد سُبْحانَ الَّذی بَسَطَ الاْرْضَ سُبْحانَ الَّذی لا ملجأ وَلا مَنْجا مِنْهُ اِلاّ اِلَیهِ منزه است خدایی که زمین را گسترد منزه است خدایی که ملجأ و پناهی از او نیست جز بسوی خودش.
امام حسین (علیه السلام) در عرفات
از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمود: خداوند عزوجل زمین را از زیر کعبه گسترش داد تا منی، سپس آن را از منی به سوی عرفات گسترانید. پس زمین از عرفات است و عرفات از منی است و منی از کعبه است.
حضرت سیدالشهداء هنگامی که از مدینه به سوی مکه حرکت کرد، در روز عرفه در همین سرزمین دعایی خواند که سرشار از مضامین توحیدی بسیار عالی است. این دعا به دعای امام حسین علیه السلام در روز عرفه مشهور است.
شایسته است کسی که در سرزمین عرفات به سر میبرد، از جبلالرحمه بالا رفته و دعای خاص آن را بخواند. سالار شهیدان، حسین بن علی (علیه السلام) در قسمت چپ آن کوه، رو به کعبه ایستاد و آن دعای معروف را خواند. راز و سرّ بالا رفتن از جبل الرحمه، این است که انسان بداند خداوند متعال برای هر زن و مرد مؤمن و رئوف و رحیم است. بالای جبلالرحمه رفتن، آدمی را به این سر و راز و رمز، آشنا و عارف میکند که خداوند متعال، بر مرد و زن با ایمان و مسلمان رحمت و ولایت خاصی دارد.
خواندن دعای عرفه امام حسین (علیه السلام) بسیار نیکو و عالی است. لکن مناجات با خدا تنها به خواندن دعای عرفه نیست. خیلی خوب است که انسان از معصوم یاد بگیرد که چگونه با خدا سخن بگوید، و بلکه به همان بیان مناجات کند؛ ولی هنگامی که نمیشود، کافی است که در مسیر رفت و برگشت دانشگاه زیر لب با خدا حرف بزنید؛ خیلی صمیمی و ساده. در دل به یاد او باشید و واقعاً از او استغفار کنید و با خود عهد تازهای ببندید و با این کار عرفه را به خوب درک نمودهاید
نهم ذیحجه روز عرفه است. خداوند متعال در این روز به سه مکان و سه گروه از انسانها، توجه ویژه دارد:
۱. کربلا و زائران امام حسین (علیه السلام).
۲. صحرای عرفات (در نزدیکی مکه) و حجاج بیت الله.
۳. هر جا از دنیا که دستی به سوی او بلند شود و دلی بشکند.