-
۲۸۲
کاپیتولاسیون سند بردگی ایران در دوران پهلوی/ قانون برابری سگ آمریکایی با شاه ایران
امام
خمینی: اگر یک خادم آمریکایی، اگر یک آشپز آمریکایی، مرجع تقلید شما را
وسط بازار ترور کند... دادگاههای ایران حق محاکمه ندارند... اگر شاه ایران
یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد بازخواست خواهد شد...".
یکی از بزرگترین خیانتهای حکومت پهلوی پس از قیام 15 خرداد 1342، که زمینهساز تبعید امام خمینی(س) به خارج از کشور به شمار میرود، تصویب لایحه کاپیتولاسیون در مجلس شورای ملی بود. این لایحه پس از برگزاری رفراندوم شاه و تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی که هر دو با موضعگیری امام خمینی(س) روبرو شد، در مجلس طرح شد. برداشتن موانع حقوقی و قانونی حضور نیروهای امریکایی در ایران وتضمین امنیت آنان را ضمانت می گرد.
اما واژه کاپیتولاسیون از کلمه لاتین Capitulare یا کلمه ایتالیایی Capitulazion مشتق شده و به معنی انعقاد عهدنامه و قرارداد و یا خود عهدنامه آمده است. بعضی از نویسندگان معتقدند که زمان انعقاد اولین معاهده بین اعراب و مسیحیان مقیم شامات است. زبان نیمی از مردم این منطقه ایتالیایی بوده و این کلمه به معنی معاهده بین مسیحیان و غیرمسیحیان به جا مانده است.[1]
به عبارتی پیمانهایی که حقوق قضاوت کنسولی و حقوق برون مرزی را به کشور دیگری در قلمرو حاکمیت ملی کشور میزبان اعطا میکند.[2]در واقعکاپیتولاسیون ریشه در استعمار دارد و کشورهای استعمارگر، این قانون را به کشورهای ضعیف تحت سلطه تحمیل میکردند.
تاریخچه کاپیتولاسیون در ایران
حاکمان ایران از ابتدای برقراری ارتباط با کشورهای اروپایی، امتیازهایی به آنها میدادند که معمولاً یک طرفه بود. شمار این امتیازها، اعطای حق مصونیت قضایی یا همان کاپیتولاسیون بود.
اولین باری که در ایران این قضیه مطرح شد، به عصر صفوی بر میگردد اما یچ وقت تحقق نیافت. در دوره قاجار و در پی شکست ایران در جنگ با روسیه قرارداد ترکمانچای به ایران تحمیل شد. در این قرارداد و به موجب فصول 7 و 8 آن، قانون مصونیت قضایی مستشاران روسی به ایران تحمیل و پس از آن دولتهای انگلیس و فرانسه نیز کاپیتولاسیون را به ایران تحمیل نمودند.. تا بالاخره در سال ۱۳۰۶ش. این قانون در ایران لغو گردید.
چند دهه بعد از الغاء کاپیتولاسیون، محمدرضا پهلوی احیاگر مجدد آن شد. البته شرایط احیای مجدد آن چندین سال قبل و با استخدام مستشاران آمریکایی در ایران فراهم شد.
دی ماه 1339ش. «کندی» به عنوان رئیس جمهور آمریکا برگزیده شد و دولتهای جهان سوم تحت حمایت را، مجبور به انجام یک رشته اصلاحات صوری نمود. در پی این هدف، محمدرضاشاه، علی امینی، چهره مورد نظر آمریکا را به نخست وزیری انتخاب کرد(اردیبهشت 1340). وی با انحلال مجلسین به سرعت شروع به انجام اصلاحات مورد نظر کندی که مأموریت اصلی وی اصلاحات اراضی بود، کرد. چندی بعد دولت کندی پیشنهاد اعطای مصونیت به مستشاران نظامی آمریکا را داد؛ اما امینی که از سابقه کاپیتولاسیون در ایران آگاه بود، نمیخواست احیاگر مجدد آن باشد. شاه، اسدالله علم را در تیرماه 1341ش. به نخست وزیری برگزید. علم پیشنهاد آمریکا را برای اعطای مصونیت به مستشاران پذیرفت (20/12/1341)[3]
آنچه کاپیتولاسیون بر دولت ایران تحمیل میکرد:
بر اساس این عهد نامه ننگین، رئیس و اعضای هیئتهای مستشاری نظامی ایالات متحده آمریکا در ایران که به موجب موافقت نامه مربوط در استخدام دولت شاهنشای باشند از مصونیتهایی که شامل کارمندان اداری و فنی موصوف در بند (و) ماده اول قرارداد وین که در تاریخ (29 فروردین 1340) به امضا رسیده است برخوردار نماید.
نکته قابل توجه اینکه حسنعلی منصور با تحریف حقایق سعی در بی اهمیت جلوه دادن این لایحه داشت. روز سه شنبه 21/7/1342 مجلس شورای ملی بررسی لایحه مزبور را آغاز کرد سرانجام رأی گیری در ساعت پنج بعد ازظهر انجام و از 136 نماینده حاضر در جلسه، لایحه مذکور با 74 رأی موافق در مقابل 61 رأی مخالف به تصویب رسید.
مخالفت امام خمینی با کاپیتولاسیون:
زمان تصویب کاپیتولاسیون حضت امام در تبعید بسر میبردند اما به محض اینکه از ماجرا باخبر شدند، حرکت پرخاشجویانه و قهرآمیزی علیه امپریالیسم آمریکا در رابطه با احیای کاپیتولاسیون آغاز کرد. امام برای افشای خیانت شاه و دار و دستهاش به کشور، بر آن شدند که با ایراد نطقی حاد و اعلامیهای افشاگر، همگان را به حرکت و خروش و مقابله با توطئه شاه و آمریکا فرا خوانند.
با این مصوبه امام خمینی درچهارم آبان 1343 اقدام رژیم در تصویب این لایحه را مورد انتقاد شدید قرار داد و با سخنرانی خود در قم این خیانت آشکار پهلوی را برای مرم افشا نمود.
امام سخنان خود را چنین آغاز کرد:«انا للَّه و انا الیه راجعون. من تأثرات قلبی خودم را نمیتوانم اظهار کنم. قلب من در فشار است. این چند روزی که مسائل اخیر ایران را شنیدهام خوابم کم شده است [گریه حضار]. ناراحت هستم [گریه حضار]. قلبم در فشار است [گریه حضار]. با تأثرات قلبی روزشماری میکنم که چه وقت مرگ پیش بیاید [گریه شدید حضار]. ایران دیگر عید ندارد [گریه حضار]. عید ایران را عزا کردهاند [گریه حضار]؛ عزا کردند و چراغانی کردند [گریه حضار]؛ عزا کردند و دسته جمعی رقصیدند [گریه حضار]. ما را فروختند، استقلال ما را فروختند، و باز هم چراغانی کردند؛ پایکوبی کردند. اگر من به جای اینها بودم این چراغانیها را منع میکردم؛ میگفتم بیرق سیاه بالای سر بازارها بزنند [گریه حضار]؛ بالای سر خانهها بزنند؛ چادر سیاه بالا ببرند. عزت ما پایکوب شد؛ عظمت ایران از بین رفت؛ عظمت ارتش ایران را پایکوب کردند.»[4]
"اگر یک خادم آمریکایی، اگر یک آشپز آمریکایی، مرجع تقلید شما را وسط بازار ترور کند... دادگاههای ایران حق محاکمه ندارند... اگر شاه ایران یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد بازخواست خواهد شد...".
امام علاوه بر این سخنرانی، اعلامیهای منتشر و بار دیگر به افشای خیانت شاه، دولت و مجلس پرداختند. امام در این اعلامیه کاپیتولاسیون را«سند بردگی ملت ایران»، «اقرار به مستعمره بودن ایران» و «ننگینترین و موهن ترین تصویب نامه غلط و دولتهای بی حیثیت» نامیدند.
کاپیتولاسیون و تبعید امام به ترکیه:
رژیم که در فکر مقابله با روشنگریهای امام بود، چاره را تنها در تبعید ایشان دید. شب سیزدهم آبان ماه 1343، رژیم با یک اقدام عجولانه و با دستپاچگی ساده لوحانهای اقامتگاه امام را در قم مورد تهاجم قرار داد و صدها کماندو به طور وحشیانهای بیرون اقامتگاه، دست به اعمال جنونآمیز زده و امام را در حالیکه با آرامش کامل از اندرون اقامتگاه بیرون میآمدند، محاصره نمودند. توسط اتومبیل ایشان را به تهران منتقل و همان روز با هواپیما به ترکیه تبعید نمودند. عصر همان روز فرزند امام، مرحوم شهید حاج آقا مصطفی نیز دستگیر و روانه زندان قزل قلعه شد.[5]
هشتم دی ماه 43 حاج آقا مصطفی پس از پنجاه و هفت روز اسارت آزاد شد؛ ولی چون رژیم از این عمل سودی به دست نیاورد، پس از پنج روز به گونه وحشیانهای نامبرده را از خانه مسکونی دستگیر و روانه ترکیه نمود.[6]
سرانجام کاپیتولاسیون:
امریکا و رژیم پهلوی بر این باور بودند که با دور نمودن حضرت امام از ایران «از سوء رفتار پیرمردی که چوب لای چرخهایشان میگذاشت»رهایی یافته و میتوانند موج ضد امریکایی را در ایران کاهش دهند و خطر شورش تودههای ستمدیده بر ضد امریکا را از میان ببرند.غافل از آن که تبعید امام به بیداری و آگاهی انقلابی مردم ایران در قبال خیانتهای رژیم پهلوی و اربابانش کمک نمود . به دنبال تبعید امام گروههای مذهبی اعلامیه ایشان در مخالفت با کاپیتولاسیون را در سراسر تهران و شهرهای بزرگ پخش کردند و پس از آن هیأتهای مؤتلفه اسلامی تصمیم گرفت شخصیتهای مؤثر در تصویب لایحه کاپیتولاسیون و تبعید امام را ترور کند. از این رو حسنعلی منصور نخست وزیر انتخاب و در روز اول بهمن 1343 به هنگام رفتن به مجلس شورای ملی توسط محمد بخارایی هدف قرار گرفت و کشته شد.
تحولات بعدی نهضت اسلامی بنیان رژیم پهلوی و سلطه آمریکا در ایران را برافکند ؛ با پیروزی انقلاب اسلامی و در سالروز تبعید امام سفارت آمریکا که به «لانة جاسوسی» شیطان بزرگ مرسوم گردیده به تصرف ملت مسلمان ایران درآمد و برای همیشه به سلطه و سیادت امریکا و بیگانگان در ایران پایان داد .
ا---------------
پی نوشت ها:
1و 2-اسداللهی، مسعود؛ احیای کاپیتولاسیون و پیامدهای آن، تهران، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، 1373، اول، ص24.
3- اسداللهی، مسعود؛ همان، تلخیص از ص 45 تا 48.
4- بخش کوتاهی از سخنرانی امام خمینی در چهارم آبان 43 در جمع مردم قم(صحیفه امام ج 1)
5 و 6- عمید زنجانی، عباسعلی؛ پیشین، ص 468 .و ص 469.